اتاق فکر مردان

اتاق فکر مردان در برابر فتنه زنان

بسم الله الرحمن الرحیم

مطالعات مردان

اتاق فکر مردان در برابر فتنه زنان

اتاق فکر مردان

حضرت محمد رسول الله(ص):
* ما ترک بعدی فتنه أضرّ على الرّجال من النّساء.
پس از من براى مردان فتنه اى زیان انگیزتر از زنان نخواهد بود.
حدیث 2572 نهج الفصاحه

آخرین مطالب
Imageیکی از مسائلی که در دیدار رهبر انقلاب با معلمان و فرهنگیان آموزش و پرورش مطرح شد و در سایه فضای انتخاباتی حاکم بر کشور،‌کمتر مورد توجه و پرداخت قرار گرفت، سند آموزش ۲۰۳۰ یونسکو با رویکرد تأثیر بر همه‌ی حوزه‌های آموزشی کشورها بود که در سال ۲۰۱۵ میلادی و برای اقدام عملی کشورها، در سازمان ملل متّحد ارائه شد. جمهوری اسلامی ایران نیز که از کشورهای شرکت‌کننده در این اجلاس بود، متعهّد به اجرای این سند شد و در سال ۱۳۹۵، سند ملّی آموزش ۲۰۳۰ جمهوری اسلامی ایران را تصویب کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار با معلمین و فرهنگیان، ضمن مطرح کردن عمومی این بحث،‌ با به چالش کشیدن صلاحیت مجموعه های بین المللی در برنامه ریزی برای ملل، نسبت به روند دولت در پذیرش و اجرای بی سرو صدای این سند انتقاد نموده و فرمودند:
«اینها چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند شانه‌اش را زیر بار اینها بدهد و تسلیم اینها بشود. به چه مناسبت یک مجموعه‌ی به‌اصطلاح بین‌المللی‌ای -که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای بزرگ دنیا است- این حق را داشته باشد که برای کشورهای مختلف، برای ملّتهای گوناگون، با تمدّنهای مختلف، با سوابق تاریخی و فرهنگی گوناگون، تکلیف معیّن کند که شما باید این‌جوری عمل کنید؟ اصل کار، غلط است.اگرچنانچه با اصل کار شما نمیتوانید مخالفت بکنید، حدّاقلّش این است که بِایستید بگویید جمهوری اسلامی خودش مشی دارد، خطّ‌و‌ربط دارد، ما سندهای بالادستی داریم، ما میدانیم باید در زمینه‌های آموزش، پرورش، اخلاق، سبک زندگی چه‌کار کنیم؛ احتیاج به این سند وجود ندارد. اینکه ما برویم سند را امضا کنیم و بعد هم بیاییم شروع کنیم بی‌سروصدا اجرائی کردن، نخیر، این اصلاً مطلقاً مجاز نیست.»
در همین خصوص و با توجه به ضرورت تبیین اهداف و عواقب اجرای این سند، گفتگویی با «دکتر حسین روزبه» استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بین الملل انجام دادیم که در ادامه ارائه می گردد؛
- با سلام و تشکر از فرصتی که در اختیار «مصداق» قرار دادید؛ لطفا ‌در ابتدای بحث شرایط،‌ جوانب و اطراف و اهداف سند 2030 را به نحو ساده و روشنی تشریح کرده و نحوه تقابل دولت با این سند بین المللی را تشریح بفرمایید. 
بسم الله الرحمن الرحیم
در خصوص بحث پیرامون سند 2030،‌ باید قدری عقب برویم و ابتدا ریشه تقابل گفتمانی جمهوری اسلامی و غرب را بررسی کنیم. امروز در جهان یک تقابل جدی وجود دارد، دو نحله فکری و آبشخور فکری سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در مقابل هم صف بندی کرده اند.
یک جریان در ایران وجود دارد با ادعای اینکه ما از لحاظ تاریخی صاحب فکر و تمدنیم و از نظر هویتی کاملا یک تفکر ریشه داری مثل اسلام داریم. یعنی تمدن ایرانی به علاوه هویت اسلامی داریم که قادر و مایل است نظام سازی- اعم از اقتصاد، فرهنگ، سیاست،اجتماع، ‌خانواده و ....- و فرهنگ سازی کند. این ادعای یک جریان است که ایرانیان می توانند با این بحث هویتی و مایه های قوی تاریخی و اسلامی نظام سازی کنند. جریان دوم در برابر این جریان هویتی و اسلامی قائل به تحمیل سبک و سلیقه و نظامات فکری و اجرایی به مردم جهان است که ما از آن با نام جریان سلطه یاد میکنیم.
در جریان ما، مردم انقلاب کردند که بگویند نظامات حاکم بر جهان را نمی خواهند. که در 22 بهمن 57 این انقلاب به مرحله پیروزی می رسد. اما این پیروزی، ‌برای این جریان پایان کار نبوده و تازه آغاز دوران ساختار سازی تفکری است.
قدرت سیاسی ای که به دست آمده، به جلو حرکت میکند، یعنی به کجا؟ نظام اسلامی را بسازد. بعد ساختار سیاسی و قانون اساسی و اجزای حاکمیت بنا نهاده شود، و اصلاح ساختار موجود به سمت ساختار جدید رو به جلو انجام پذیرد. که اتفاقا به بهترین وجه انجام شد. یعنی در حوزه ساختار مردمی یک ساختار اثر بخش کارآمد، یک سبک معجزه بخش نظیر جهاد سازندگی ایجاد می شود، در حوزه امنیت ساختاری مثل سپاه و بسیج شکل می گیرد و سپاه به عنوان عقبه راهبردی تجهیزکننده به میان می آید.  با همین دو بخش نظام امنیت و اجتماع را ساخته و اقتصاد را هم در دل جهاد سازندگی می سازد. اینجا بد نیست اشاره کنیم اتفاقا دوستانی که دائم مردم مردم می کنند، ضدمردمی ترین حرکتی که کردند انحلال مردمی ترین نهاد این کشور یعنی جهاد سازندگی بود.
- این تعارض و تقابلی که می فرمایید چگونه با 2030 ارتباط پیدا می کند؟
خب این تفکر هویت بخش (جریان ایرانی- اسلامی) حتما معارض دارد. به صد دلیل که کوچکترین دلیلش موقعیت ژئوپولوتیک ایران است. یعنی در منطقه ای قرار دارد که خیلی خاص است و برای هر نحله ای مهم است. چه دست جریان انقلاب اسلامی  باشد و چه دست نظام سلطه، رقابت بر سر این است.
خب در این تقابل یک ایرانِ الان داریم و یک ایرانِ آینده. ایران آینده را کسی می سازد که الان مهد کودک است. سن و سال ما جنگ را دید و امام یادمان می آید، ولی اینها دارند همان حرکتی که سال 42 یا قبل تر حتی سال 37 شروع کرد و طیفی از جریانات و طبقه ای از نخبگان ایرانی و اسلامی را تربیت کرد، آورد در صحنه،‌ نسل را ساخت و انقلاب کرد، همین حرکت را علیه ما مهندسی معکوس می کنند. 2030 به نظرم با تمام فجایعی که در حوزه نظام آموزشی دارد، در واقع  خطر اصلی اش آنست که میرود به سمت نهادهای پایه ای ما؛
کسی که می¬آید دانشگاه تقریبا ریشه ها و بنیان های فکری اش شکل گرفته، یعنی تغییرش کمتر است و شخصیتش شکل گرفته است. هویت و ساختار سیاسی و فرهنگی و اجتماعی اش شکل می گیرد و تعلقاتش معلوم می شود. خب اینها دارند ریل گذاری روی تعلقات می کنند، ریل گذاری روی هویت می کنند. این سند میخواهد ایدئولوژی زایی کند، یعنی آموزش و پرورش بدون ایدئولوژی باشد؛ خب این خودش یک ایدئولوژی است، یعنی نوع نگاه میدهد. ایدئولوژی یعنی عینکی که باهاش می بینید. اینها می گویند هیچ عینکی جز عینک ما قبول نیست. خب داستان چیست؟ این عینک هست یا نه؟ نگرش هست یا نه؟ پس اینکه به  بهانه آموزش و اینها آمده اند جلو چیز دیگری است. آموزش بدون ایدئولوژی مسخره و خنده دار است است،‌ مثل هوا بدون هوا، فرهنگ بدون فرهنگ،‌ نگرش بدون نگرش! پس آموزش بدون ایدئولوژی نمی شود،‌حالا باید بحث کنیم که چرا ایدئولویی شما؟ اصلا کدام ایدئولویی؟
دم دستی ترین تحلیل اینست که پذیرش سند 2030، امضای مسئولین ساده لوح و ساده اندیش ماست در پای سند بی کفایتی مردم ایران. مسئولین با پذیرش این سند، ملت را بی کفایت تفسیر کرده اند. یعنی ملتی بدون کفایت عقلی که توان تربیت فرزند خود را نداریم."ما" که می گویم یعنی هم من پدر و مادر، هم من مسئول و هم من حاکمیت. این اوج خود باختگی فرهنگی است. برخی حواشی انسان را آزار می دهد. مثلا در بحث آموزش جنسی می گوید باید آموزش باشد تا رفتار جنسی مناسبی داشته باشند که بعدا در زندگی مجبور به جدایی نباشند. خب زندگی با فهم مشترک شکل می گیرد و اینطور پایدار است. باشد ما همان آموزش جنسی که شما میگویید را می دهیم ولی سوال این است الان در جاهایی که آموزش داده اند همه چیز درست شده است؟ 
یا امروز که آموزش جنسی بیش از گذشته است منجر به کاهش تبعات و عواقب آن شده یا افزایش آن؟ پس ببینید بعضی اوقات سم رو در زر ورقی از طلا و الماس به مردم می دهند. زر ورق قابل خوردن نیست آن سم داخلی قابل خوردن و اثر است. اگر آموزش جنسی باعث بالارفتن کیفیت زندگی می شود پس چه کسی باید پاسخگوی طلاق ها باشد؟ ظاهرا جامعه بازتر شده است. این واقعیت است، این تاثیر سیاست این دولت است. ولی آیا آمار طلاق کاهش پیدا کرده؟ بیایند بگویند.بگویند آمار فحشا کاهش پیدا کرده؟ 
اصلا 2030 از دید من تصرف جایگاه های تصمیم ساز نظام اسلامی در حوزه آموزش و تربیت توسط نظام سلطه است. این به این معنا نیست که ما تعامل نمی کنیم با کسی، اتفاقا ما نتیجه تجربه های بشر را دیده ایم و تاکید داریم که خودمان مدل داریم.
خب بنده به بعضی از کسانی که این سند را امضا کرده اند گفتم 2030 یعنی که ما دیگر توان ساختن رئیس جمهوری مثل شما را نداریم. ما یک تفکری داشتیم،‌ یک برنامه ای داشتیم که شما را ساخته؛ شما الان خودت برای این مملکت رییس جمهور می سازی ولی 2030 می خواهد یکی دیگر در آینده برای ما رئیس جمهور بسازد.
از نگاه کلان، سند2030 ادغام ایران در نظامات بین المللی است. ادغام ایران یعنی دست شستن از آنچه که ایران اسلامی است. «حیا» با همه تاکیداتی که دین اسلام دارد یک عنصر به شدت ایرانی است. به شدت انسانی است. شما نمیتوانید در هیچ جای فرهنگ سنتی ایرانی، حتی در بخش غیرمنبعث از اسلام، حیا را کنار بگذاری. بی حیا در ایران فحش است. خب ما رسمی آمدیم حیازدایی کردیم با این سند. ایدئولوژی زدایی یعنی حیازدایی. حذف ایدئولوژی یعنی ما میخواهیم بچه های بدون پدر و مادر  تربیت کنیم.
خب ما می گوییم شما با این ایدئولوژی با تجارب جهانی ای که دارید جایی بوده که این مدل را پیاده کنید؟ می گویند بله در اکثر کشورها. می گوییم خب می شود به ما بگویید رفتارش در حوزه خانواده چیست؟ می گویند برنامه و مدل این سند 2030 یعنی توضیح دستگاه و روش تولید انسان، اینکه آدمها اینطور ساخته می شوند. در حوزه رفتار جنسی People Unlimited ؛ مردمان بدون مرز، بدون حد. خب یعنی چه؟ یعنی آموزش هم جنس بازی. 
برنامه این سند در حوزه رفتاری زن یا شوهر چیست؟ تعهد زدایی از رفتار طرفین نسبت به هم؛ شما ببینید در غرب، هرچقدر خانواده ابهت و اصالت دارد، بعد از اجرایی شدن این سند در داخل همانطور خواهد شد. تعهد زن به شوهر و شوهر به زن. اصلا این تجربه جهانی و نمونه های آن مضحک است. اگر می خواهید بپذیرید خب جوانب و اطراف آن را بدانید و بپذیرید. نه اینکه آ« را زیر الفاظ رنگی پنهان کنید. 
مشکل ما و در واقع مشکل جریان انقلاب برای دفاع از خودش و مظلومیت نظام، این است که ما در الفاظ گیر میکنیم و الفاظ بسیار مغلل و مبهم است و حتی بعضی مواقع خیلی خوشگل و آبدار است و این کار را سخت می کند. مثلا ما که مخالف توسعه نیستیم. تازه وقتی development ترجمه می شود به توسعه و توسعه از واسع العلیم می آید، خب شد یک کلمه زیبا و جذاب با عقبه قرآنی!! اینطور می آیند مفایم زیبا با محتوای زشت را غالب می کنند به مردم.
- حتی استدلال کرده بودند اولین چیزی که خدا به پیامبر وحی کرد إقرأ است. پس ما باید دنبال سند 2030 باشیم. 
درست است که اولین کلمه إقرأ بود ولی اگر با نگاه پیامبر به إقرأ بپردازیم، از دل این نگاه سند 2030 در نمی آید. إقرأ با کدام نگاه؟ پیامبر یا جان لاک؟ این دو نگاه است.
مشکل ما در تبیین و رساندن پیام خطرناک سند 2030 به جامعه، مبهم گویی و کلی گویی بوده و هست. این خطای راهبردی ما در طول تاریخ انقلاب بوده. ما بلد نیستیم به زبان ناس با مردم صحبت کنیم. سند 2030 یعنی قمه کشی فرزند علیه پدر. یعنی خانه سالمندان بیشتر. یعنی افزایش فحشا و زنای بیشتر. افزایش فرزندان نامشروع و تجاوزهای جنسی بیشتر در حوزه رفتار جنسی. افزایش طلاق بیشتر. یعنی از هم پاشیده شدن بنیان خانواده، این مدل در کشورهای دیگر تجربه و پیاده شده. باید نتایج آن را دید. 
- جایگاه خانواده در این سندکجاست؟
ما به جای اینکه بگوییم جایگاه خانواده در این سند 2030 کجاست باید بگوییم شما نمونه عینی از استحکام بنیان خانواده پس از اجرای سند در جاهای مختلف رو نشان بدهید. ما فقط می گوییم این با ارزشهای دینی در تضاد است. ولی فراتر از آن از تولید کنندگان و امضا کنندگان باید سوال کنیم که نمونه اجرا شده ی این مدل چیست؟‌کجاست و چه شکلی است؟‌
بنده وقتی فرزندم را به مدرسه می فرستم، توقع دارم به عنوان پدر به من احترام بگذارد. با اجرای سند2030 این توقع تبدیل به توهم می شود. ما خیلی ساده باید این را به مردم بگوییم. پیچیده نکنیم موضوع را.
نخبگان ما امروز نسبت به این سند گنگ و مبهمند که واقعا با اجرای این سند در سطح جامعه چه اتفاقی قرار است بیافتد؟ چه خانه ای ساخته می شود. خانه ی روی آب؟ خیر اصلا خانه ای نخواهد بود که حالا روی آب باشد. توهم خانه است. خانواده در غرب فروپاشیده. در سند تصریح دارد به خانواده های تک والدی. خانواده های با دو والد یکسان. اینکه دیگر خانه نیست. باغ وحش از این بهتر است. منتها ما اینها را نمی گوییم. 
یا در حوزه فرهنگی- فارغ از نگاه اسلامی و خارج از آن- جایگاه زن کجاست؟ مادر جایگاهش کجاست؟ همسر جیگاهش کجاست؟ اصلا ما میخواهیم ایرانی باشیم اسلام به کنار. برخی ها فقط ادعا می کنند می خواهند ایرانی باشند. اتفاقا ما میخواهیم بگوییم اینطور نیستید، چون خیلی از خطوط قرمزی را که اسلام تعیین کرده در نگاه ایرانی پررنگ تر و تند نر است. مثلا بحث ناموس در فرهنگ ایرانی کجاست؟ ایدئولوژی زایی سند 2030، یعنی ناموس زایی از اندیشه ایرانی. حالا میخواید قبول کنید؟ خب بفرمایید. حالا نکته بعد ما این است اجازه می دهید ما با خود شما شروع کنیم؟ خب بسم الله امضا کردید خودتان هم شروع کنید و انجام بدید. چرا زن و فرزند خودتان را می برید در خانه و هزار پستو تا کسی نگاه چپ به اینها نکند ولی به زن و بچه مردم که می رسید ایدئولوژی زایی می شود؟ به ما می گویند این نگاه شما ، نگاه قرون وسطایی است. عیبی ندارد اصلا با همین نگاه قرون وسطایی، چرا خودتان نمی آیید جلو؟ چرا نوبت به خودتان که می رسد فرزندانتان را می برید در مدارس خاص مذهبی سال1350 ؟ مدارس شبکه 1350. اولین چیزی که به آنها آموزش می دهید همان چیزی است که با امضای این سند زدید زیر آن.
من به نظرم در نقد این سند تمرکز مطلق بر مفاهیم اشتباه مطلق است. البته حتما لازم است برای شناخت سند مفاهیم را بشناسیم. اما  اگر قرار است این سند برای مردم تبیین شود تمرکز صرف بر مفاهیم غلط است. حتی برای تبیین نخبگانی این سند باید ترکیبی عمل شود. اشتباه برخی دوستان این است که فقط بر مفاهیم تمرکز می کنند. باید به مصداق برسیم. تضاد ایدئولوژیکی وقتی می شود چاقو در دست پسر علیه پدر. این تضاد است. اینکه ما بگوییم سکولاریم، اومانیستیم یا دینداریم  مردم میگویند خب همه اینها آدمند، همشون غذا میخورند و ...؛ ولی اگر گفتیم با اجرای این سند،بچه ها به خواهران خودشان هم تجاوز می کنند. کما اینکه در سوئد شده،‌پیشرفته کشوری که به لحاظ توسعه به پیش می رود.
با شاخص های توسعه سند 2030 ایران می شود سوئد و سوییس. پدر به دختر تجاوز می کند. می گویند 
آقا اینها استثناهای جامعه است. باشد ما دیر آمدیم پیش شما. امضای سند 2030 یعنی قبول نظامات قطعی شده جریان سلطه. خب آقا می شود یکی از اینها را بگویید؟ بله می شود. مثلا می گویند فرانسه از نظر شاخص های بهداشت رتبه ششم را دارد. خب  می گوییم یعنی چه؟ می گویند ما مرگ مادر و نوزاد نداریم. خیلی خوب خدا پدرتان را بیامرزد. یعنی کسی سر زا نمی رود؟ می گویند خیر. این نگاه برای کیست؟ برای فرانسه. خب ایرانی میتواند حرف بزند؟ اجازه دارد؟ میتواند سوال بپرسد یا باید هرچه شما گفتید بپذیرد؟ بله بفرمایید. اگر شاخص حلال زادگی فرزند- یعنی بچه ای که انشالله هم خودش هم مادرش سالمند و از دنیا نمی روند، به غیر از مادر،  پدرش را هم بشناسد، نه اینکه اگر پرسید پدر من کیست بگویند نمیدانم- به این نظامات و وضعیت سلامت در فرانسه اضافه شود، میشه این شاخص را به شاخص های شما اضافه کنیم؟ می گویند خیر چون این شاخص ایدئولوژیک است. عجب!! خب چه ایرادی دارد ایدئولوژیک باشد؟ آیا این حق طبیعی بچه نیست که بداند از چه کسی به دنیا می آید؟ مگر نمیگویید ایدئولویی در برابر حق طبیعی است و محدود کردن حقوق طبیعی است؟ خب حق طبیعی بچه نیست بداند پدر او کیست؟ 
 الان 67 درصد نوزادان متولد در فرانسه پدران خود را نمی شناسند. وقتی حلال زادگی را به شاخص های بهداشتی اضافه کنیم و ارزیابی مجدد کنیم گینه بیسائو، اردن و کشورهای اینچنینی مثل سودان و سومالی میان اول لیست و فرانسه با 70 درصد زنازادگی می رود آخر. مگر اینکه دوستان بگویند ما از بحث زنازادگی عبور کردیم.
ببینید من همیشه از آزادی بیان حمایت کردیم. اصلا کلمه حقی که در آزادی بیان نتواند حقانیت خود را ثابت کند باید ریخت دور. منتها ما را بردن گوشه ای و می گویند فقط به درد شهادت میخورید. غلط کردید؛ ما شهادت را برای مرگ می خواهیم نه الان. ما اول باید حقانیت خودمون را اثبات کنیم. برنامه هامون را اجرا کنیم. انشالله آخرش هم شهید شویم.
سند 2030 در دعوای این دو اردوگاه دارد متولد می شود(جریان انقلاب اسلامی و جریان غرب). دردآورش اینجاست که این سند توسط دولتمردان ما دارد انجام می شود و تایید شده. چرا پنهانی می شود؟ چون جامعه نسبت به ایدئولوژی زایی حساسیت به خرج می دهد. جامعه حسایست نشان می دهد نه دین. 
- مسئولین و مجریان داخلی این سند ادعا می کند این سند فوائدی هم در حوزه های اجتماعی و اقتصادی دارد و  برای پذیرش سند حق شرط گذاشته اند.
خب بگویید ببینیم این حق شرط چیست؟ یک معاهده روح دارد. فضای کلی دارد. خب در 2030 روح این سند ضد خانواده و ضد بشریت است- گفتیم دیگر مثلا طبیعی ترین حق انسان شناختن پدرش است- ولی شما در این سند به محض امضای ان باید بپذیرید فرزندان ناشی از زنا را. باشد بفرض هم قبول کنیم هم بزرگشان کنیم و هم دولت امام زمان(عج) هزینه اینها را بدهد. فردا اگر این پسر یا دختر یقه ما را گرفت که پدر من کیست؛ چی باید بهش بگوییم؟
برویم سراغ نکته بعدی؛ جلوه های ریبای 2030؛  می گویند با سند 2030 نشاط اجتماعی وارد مدارس می شود. میپرسیم چه جوری وارد می شود؟ میگویند استعدادها هدایت می شود. واقعا خیلی خوبه. ولی این یعنی اینکه الان  استعدادها هدایت نمی شود؟ اگر همه استعدادها هدایت نمی شود، خب شما مسئولین که گل سرسبد استعدادهای ایرانید. چه جوری اومدید اینجا؟ با رانت آمدید؟ با چه فرآیندی آمدید؟ این چه توهینی است که شما در حق خودتان و ملت پذیرفتید؟ امضا هم کردید. چرا انقد عجله؟ چرا پنهانی؟ چرا یواشکی؟
 حوزه بعدی که مطرح می کنن  اقتصاد آموزش و پرورش است. می گویند ما می توانیم از پتانسیل ها بین المللی کمک بگیریم. کمک بگیرید برای چه؟ ما یک سیستم آموزش و پرورشی داریم، امکانات، سخت افزاری و یک مدل نرم افزاری داریم. یک روح حاکم بر این مدل فکری داریم. الان تجهیزات کم داریم در آموزش و پرورش یا مدل فکری؟ چه چیزی کم داریم؟
اگر اذعان کنیم در مدل فکری و روح حاکم مشکل داریم که یعنی دولتمردان مدعی عقل و تدبیر و درایت و ... مشکل داشتند چراکه مدل ناقص است. اگر بگوییم تجهیزات کم است خب می پذیریم. می گوییم خب پول بگیرید و مشکل را حل کنید. ولی آنها که سند را طراحی کرده اند می گویند نه، اول این مدل فکری را عوض کنیم. بعد پول و تجهیزات می دهیم. ای بابا؛ ما گیرمان پول است که بخاری بخریم بچه هامان نسوزند. اما مدل اینها این است که جوان در سن 18 سالگی توان دفاع از خودش و کشورش را نداشته باشد. این تربیت باید زیرو رو شود. ما میگوییم این دختر بچه های شین آباد دارند می سوزند. آنها میگویند خیر اول این ایدئولویی زایی و تعویض مدل فکری را انجام بدهید بعد. خب اینکه یعنی گروگانگیری علمی و هویتی. 
سند 2030 اذعان به ناتوانی ایرانی است و نکته دردآور این است که مسئولین این حرف را می زنند. میشه ما در فرانسه پول بدهیم بگویم ما میخواهیم یک دبیرستان تاسیس کنیم در کشور شما که همه چادر بپوشند. هم امکانات میدهیم هم روح و مدل؛ میگذارند؟ قطعا نه. خب مگر آزادی بیان نیست؟ خب چرا نمی گذارند؟ خب بگذارند ما مدرسه بزنیم.
سوال بعدی، آقای روحانی و ظریف در نظام 2030 بوجود آمده؟ مطهری و علامه طباطبایی از نظام 2030 بیرون آمده؟ ما میگویید پذیرش نظام آموزش 2030 یعنی توهین به خودتون، ما و مردم به درک.
ما این مصادیق را نمی گوییم بعد می رویم در لفافه می گوییم این تضاد ایدئولوژیکی دارد. چرا اینقدر سختش می کنیم. ساده حرف بزنیم. امام(ره) چرا توانست مردم را بسیج کند؟ حضرت آقا چطور مردم را بسیج می کند؟ با ساده گویی. چطور می توان بسیج زدایی کرد؟ همین مغلق و مبهم صحبت کردن. الان همه کت و کلفت حرف میزنند. این اشتباه است. ببینید منتهی الیه خلقت در نگاه حضرت رسول چیست؟ قولوا لااله الا الله تفلحوا. بگویید لااله الا الله تا رستگار شوید.  با فلسفه خداشناسی شروع نمی کند که برهان نظم و خلف دارد. ساده می گوید. نه اینکه ما توان دفاع تئوریک نداریم. نه اینها دو تاست. ببینید آنها چه چیزی را هدف قرار داده اند؟جامعه ما را هدف قرار داده اند. جامعه ما باید مبانی تئوری داشته باشد که بتواند از مصادیق دفاع کند. اگر این مبانی نباشد از مصادیق نمی شود دفاع کرد. اگر مبانی تئوریک داشتیم حتما می توانیم از مصادیق دفاع کنیم؟ این هم دقیق معلوم نیست. شما نظام سازی کنید.
من سوالم این است که می گویند یکی از دستاوردهای بزرگ و سترگ 2030 اجتماعی کردن آموزش و پرورش است. یعنی هر کسی حق دارد فرزند خود را آموزش دهد؟ خب ما 90 سال برویم عقب تر، نظام آموزشی ما چگونه بود؟ هر کسی اختیار داشت فرزند خود را همانگونه که می خواهد آموزش دهد. خب این که مدل جدیدی هم نیست. پس چرا شما میخواهد جنس بنجل 100 سال قبل خودمان را به است دستاورد نوین و سترگ بشری به خودمان بندازید؟ بعد هم می گوییم به خیلی به روز است. شما خبر ندارید . خب باشد می شود کمی توضیح دهید؟ میگویند ما میخواهیم به توسعه انسانی در آفاق تمدن برسیم، خب حالا توضیح بدید ببینیم؟ خب می گوید ببین اول باید بی خیال دختر و پسرت بشی. میگوییم آقا می شود اول از خودت شروع کنی؟ نمی پذیرد. خب چرا می خواهی ما و مردم را به فنا بدهی؟ اول از خودت شروع کن بیا وسط.
این نگاه مصداقی آسیب هایی است که ممکن است بر این سند مترتب شود. سوال میکنیم قبلا که به بچه ها آموزش جنسی نمی دادیم،‌ تولید مثل و توالد به خطر افتاده بود؟‌ زاد و ولد و ازدواج انجام نمی شد؟  الان که بهانه بهداشت است، واقعا در غرب رفتار پرخطر جنسی صورت نمیگیرد. اصلا سوال این است که رفتار پرخطر از کجا به کجا منتقل شده؟ این الگوی رفتار پر خطر جنسی برای ما عقب افتاده های ایدئولوژیک مذهبی است یا برای غرب به اصطلاح متمدن؟  
نکته دوم؛ می گویند در2030، آموزش جنسی از سن مهدکودک و دبستان. ما می گوییم چرا تمرین ؟ این بچه ای که آموزش دیده و توان دارد یک باره برود اصل زندگیش را انجام دهد. می گوییم یک مرتبه ازدواج کنند که این رابطه رسمی و قانونی شود. میگویند نه،‌بچه هنوز عقلش نمیرسد. سوال اینجاست که اگر عقلش نمی رسد چطور در سن پایین آموزش ببیند و در سن بالا ازدواج کند؟‌خب معلوم است این سن می شود سن فحشا؛‌چیزی که در غرب اتفاق افتاده و ما نمونه عینی و مصداقی آ« را داریم میبینیم. 
سبک زندگی ایرانی این است که این نوجوان و جوان، تا وقتی شرایط ازدواج برایش مهیا نشده ذهنش را درگیر این مسائل نکنیم. وقتی ذهنش درگیر شد خب راه دارد،‌ برود ازدواج کند. به ما می گویند اینکه مدل دیوانگی است. این مدل ایدئولوژیک است. خب بگو ببینم مدل عقلانی تو چیست؟ می گوید بیایید از همین بچگی که بچه هر را از بر تشخیص نمیدهد به او آموزش بدهیم و ذهنش را درگیر کنیم و حساس شود. بعد ما میگوییم حالا که حساس شده بگذاریم ازدواج کند که تبعات نداشته باشد. میگویند بگذارید هرکاری دوست دارد بکند، ما آموزش سقط جنین می دهیم. آنوقت به این مدل می گویند مدل عقلانی. 
مشکل امروز ما دفاع از عقلانیت است.این است که اثبات کنیم ما هم عقل داریم، ما هم می فهمیم، ماهم طرح و ایده داریم،‌ مدل فکری داریم ولی این طرح شما غیر عقلانی و دیوانگی است. ما سوال میکنیم که شما میگویید دختر در 9 سالگی توان مدیریت ندارد نمیتواند سرویس جنسی به همسرش بدهد، پس چرا باید آموزش ببیند؟
شما ادعا میکنید که اگر 2030 اجرا شود، ما باید جامعه مطهرتر و پاکیزه تری داشته باشیم. ولی این کجا روی زمین پیاده شده؟  نمونه اجرا شده مدل 2030 کجاست؟ ینی چه جور جامعه ای بسازید؟ انگلیس که آقایون آنجا درس خواندند خوب است؟ برزیل و امریکا  خوب است؟ مگر نمی گوید عقل؟ بدون دین گرایی و نگاه ایدئولوژیک نگاه میکنیم، من تجربه گرای محض می شوم. شما نشان بدهید و شما نمونه بیاورید. 
این مدل در تعارض کلی با نگاه ماست. یعنی اگر شما یک ساختار اومانیستی داشتید و یک ساختار الهی، این ساختار فکر دارد، این فکر مدل تولید می کند، مدل استراتژی می شود و این استراتژی برنامه دارد و این برنامه بچه من و شما را تربیت میکند. در این سند آمده حق ندارید بچه زیر 18 سال را در حوزه های دفاعی و امنیتی بکار گیری کنید. خب این مجسمه مجاهدان و شهدایی که در ابتدای خیابان شانزالیزه پاریس نماد شدند چند سالشونه؟ این نماد ملی شماست دیگر. به 18 رسیده بودند؟ نرسیده بودند. 
میشه بگید ارتش ذخیره و دفاعی کشورها سن بکارگیری عضوها در این ارتش ها چقدره؟ دفاع ملی یه چیزی مثل بسیج ماست.در همه کشورها هم هست. مثلا در دفاع ملی فرانسه که بین 16 تا 76 سال جذب می کند. در آموزش های این افراد بهشون قرآن یاد می دید یا قانون اساسی و سرودهای به شدت وطن پرستانه؟ پس شما هم که ایدئولوژی دارید! درسته یا نه؟ فقط ایرانی ها عقل ندارند که بیایند به 2030 عمل کنند؟ فقط شما ایدئولوژیک باشید؟ امریکا رو مثال میزنم، آقای جورج بوش قطب عالم امکان دوستان غربگرا میگوید: «گسترش دموکراسی با زور ولو بلغ ما بلغ»؛ عملیات برای آزادی.
سوال اینجاست که می شود ما برای گسترش ارزشهای الهی دست به جنگ و حمله بزنیم؟ حالا کی ایدئولوژیک تر است؟ ما یا آنها؟‌
دفاع از مرزهای سرزمینی و حوزه جغرافیای ایران یک اصل ملی است یا اسلامی؟ در هشت سال جنگ به کجا تعرض شد؟ به حوزه جغرافیایی و سرزمینی ما؛ ایدئولوژی زایی از آموزش و پرورش یعنی تخلیه بنیه راهبردی دفاعی کشور.  و این هموار کردن ورود داعش و امریکا و اسرائیل و هر جریان دیگری به داخل خانه هاست.
خلاصه در یک کلام: خروجی سند 2030 تبدیل متجاوز به مهمان و صاحبخانه است. چرا؟ این چه زمانی اتفاق می افتد؟ زمانی که اولا متجاوز خیلی سیاس و پیچیده است و دوم اینکه این صاحبخانه اذعان داشته باشد به اینکه من ناتوانم. اینجاست که سند 2030 مسیر را برای اذعان به ناتوانی صاحبخانه هموار می کند.
- این اصرار مسئولین برای توجیه و عجله برای پیوستن و امضای سندهای بین المللی و تفسیر به رای پس از آن چیست؟
به نظرم این توجیه نیست، عجله هم نیست. جایگاه ارزش و ضد ارزش در ذهن این دوستان عوض شده. جای خوب و بد عوض شده. جای معروف و منکر عوض شده. جای زشت و زیبا عوض شده. مرد و نامرد عوض شده. هنجار و ناهنجار. یک عده ای دارند کلاغ را رنگ می کنند جای طاووس بفروشند. 2030 رنگ کردن کلاغ و قالب کردن جای طاووس است.
 این جریان توسط خودمان اتفاق افتاده است. جریان فکری ای که معتقد است باید ادغام شد در نظام بین المللی. جریانی که قائل است تاکید و تصریح هویت ایرانی، هزینه زاست. ماجراجوئی است. داد و بیداد کردن و دشمن تراشی است. می گویند من اگر بخواهم خودم باشم این خطرناک است. بعد می گوییم اسمش چیست؟ می گویند تعامل. خب مگر ما امروز در عرصه بین الملل قمه کشی و راه بندان می کنیم که باید برویم سمت تعامل؟ یک جا را بگویید که ما در 200 سال اخیر به آنجا زده باشیم.  خب این تعامل از کجا در می آید؟ دوستانی که از پافشاری بر ارزش های انقلاب ناراحت می شوند، مشکلشان چیست و از چه ناراحتند؟ جنایت دوستان در حق تاریخ ایران غیر قابل انکار است. سند 2030 یعنی استیضاح فرهنگی ایران.  اذعان به ناتوانی ایران و اینکه ایرانی هیچ چیزی ندارد. ایرانی نمی تواند.
من معتقدم ایرانی هم می تواند و هم سابقه بزرگی دارد. اگر محکم می ایستد و می گوید این نمیتواند بشود علت دارد. چون هم سابقه فرهنگی به لحاظ تاریخی دارد و هم هویت اسلامی دارد. دوستان به هر دوتا بیگانه اند. چه خیانت باشد و چه حماقت فرقی ندارد نتیجه  قطعی اش در جامعه یکی است و آن هم به فنا دادن ظرفیت های تمدنی ایران است. من معتقدم اینا بی عقلی می کنند.  امروز در ایران باید سپاه دفاع از عقلانیت شکل بگیرد.
این ها دختران و پسران خود را در سن پایین به ازدواج سوق می دهند، بعد به ملت که می رسد باید در سن بالا ازدواج کنند؟ من اسم این را می گذارم نفاق فکری، که اگر ادامه پیدا کند به رفتاری هم منجر می شود.  کسانی که واقعا دارند تلاش می کنند می دانند انقلاب اسلامی می تواند به بازطراحی مجدد برسد. ولی برخی می خواهند حذف کنند و جلوی زایش انقلاب اسلامی را بگیرند.  ما امروز مرحله هزینه هایمان را پشت سر گذاشته ایم و به استقرار رسیدیم این استقرار می تواند ما را به جایی برساند که طول گام هایمان در پیشرفت و توسعه خیلی بیشتر از قبل باشد. این آینده مشعشع ماست. اگر ما در سخت ترین بخش حاکمیت یعنی امنیت و اقتصاد مدل بومی داریم، تفکر و هویت و فکر داریم، در مسائل دیگر که دشواری ای وجود ندارد. بخش فرهنگی که اصلا ما مدل داریم. 
می گویند آموزش باید مردمی باشد. پس چرا مردمی ترین نهاد روی کره زمین از بدو خلقت تا الان را که جهاد سازندگی بود را  جمع کردید؟ چرا وزراتخانه اش کردید؟ چرا می خواهید همه چیز را در اختیار بگیرید؟ ما می گوییم مردم را نمی توان غل و زنجیر کرد.
و در پایان مجددا تاکید می کنم بچه های انقلاب باید به خودشان جرأت بدهند ساده حرف بزنند. این به معنای بی سوادی نیست. ساده بگویند. به ساده ترین شکل ممکن.
  • ۹۴/۱۱/۲۵
  • من پرس فارسی

طرح 2030

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی