مطالعات مردان

 انجمن مردان - تارنمای انجمن مردان به نشانی Mensright.ir بعضا شاهد گفتگوهای آزاد اندیشانه نسل جوان درباره موضوعات مختلف هست. در یکی از صفحات این تارنما که مربوط به یک سال پیش است با نظرات جالب و قابل توجهی مواجه شدیم که حیف دیدیم آن را در بایگانی مطالب اتاق فکرمان نیاوریم. نظرات به ترتیب منظم شده اند و چینش آنها از بالا به پایین مرتب شده است. همچنین برخی کلمات و عبارات نامناسب اصلاح و ویرایش گردیده و عبارت مناسبتری جایگزین آن گردیده است.

میلاد حمیدی
یکشنبه 18 بهمن 1394 13:21
ما اصلا بحثمان سیاسی نیست. سیاست زیادی فضول شده خودشو تا خونه های مردم و کوچکترین مسایل اجتماعی مردم دخیل کرده است و این به دلیل این است که متاسفانه بر خلاف وصیت امام انقلاب گرفتار نا اهلان شده است و دست نابلد یا دشمن افتاده است.


منصور صادقی - بحش اول
یکشنبه 18 بهمن 1394 14:10
ببینید دوستان
در همه جوامع ما سه دسته جناح کلی در کشور داریم.
دسته اول: شیطان گرایان
دسته دوم: ساکتین
دسته سوم: حق گرایان
همواره دسته اول در طول تاریخ بر راس بودند یا اگر هم مدتی علی الظاهر در راس نبوده اند ولی قدرت مضاعف کسب کرده و دوباره به راس آمده اند. الان جریان فراماسونری، انجمن حجتیه، روشنفکران، فمینیست ها، سکولارها، لیبرالیزم و بطور کلی بی دین ها در این چریان قرار می گیرند. این جریان هم اکنون در کشور ما یک لیدر دارد و آن «اکبر شاه» است. برای اینکه بفهمید حق کدام طرف است باید این جریان را به خوبی بشناسید و دقیقا در موضع 180 درجه ای آنها قرار بگیرید.
مثال: اگر مردم در زمان امام حسین فقط یزید و جریان همگرا با وی را به خوبی شناخته بودند با امام حسین همراه می شدند و نیازی به شناخت امام حسین نداشتند.


منصور صادقی - بخش دوم
یکشنبه 18 بهمن 1394 14:17
جریان دوم ساکتین است.
این جریان متشکل از مردم عادی و بسیاری از مسئولین است. این دسته از آدم ها همواره دو دو تا چهار تا می کنند و می سنجند که ما در کدام دسته باشیم. آیا دم از ولایت بزنیم یا نزنیم؟ اینها همیشه تابع منافع شان هستند. مثلا اوایل انقلاب سود در این بود که از امام خمینی حمایت کنند و الان سود در این است که علیه رهبری موضع بگیرند. کلا اینها تابع روز هستند. همیشه هم ساکت هستند چون اینطوری به نفع شان است. این دسته از آدم ها به خوبی در دستگاه های دولتی پیشرفت می کنند و بالا می آیند. اکثریت نمایندگان مجلس و وزرا و مسئولین از این دسته هستند. حداقل 95 درصد مردم در این دسته قرار می گیرند.
مثال: در حادثه عاشورا، جریان و جناح ساکتین به دلیل منفعت خود بر علیه امام حسین وارد صحنه شد.
مثال: وزیر بهداشت فعلی یکی از این آدم های ساکت است که به یکباره به عرصه رسانه ها وارد شده و از وی شخصیتی نیکو ساخته اند.
برای اینکه بفهمید فردی جزء ساکتین بوده است یا خیر از وی بپرسید که طی 20 سال اخیر کجا بوده؟ چرا هیچ اثر و خبری از فعالیت وی بر علیه مفاسد اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و افتصادی در خبرگزاری ها و سایت های خبری از وی نیست؟
متاسفانه هر 4 سال یکبار عده ای از این ها سر و کله شان پیدا می شود و رای مردم را می گیرند و به مجلس و دولت راه پیدا می کنند.
تذکر: هیچ وقت به این دسته از آدم ها رای ندهید. اینها جامعه را آرام آرام به سمت و سوی بی دینی می برند.
مثال ها: قالیباف؛ هاشمی (وزیر بهداشت) و ...


یکشنبه 18 بهمن 1394 14:21
آقای صادقی: بسا نفاق که بدتر از کفر است....
شما الان به من بگو، تو این حیطه بندی که "منافقین" کجای کار هستند؟
شما گرگ های در لباس میش که به قول آقای حمیدی کل اسلام را خالی کردن از دیه و ارث و سنگسار و قطع ید سارق و ... و فقط چسبیدن به "مهریه" کجای این حیطه بندی هستند؟
شما به من بگو اگه به قول شما "اکبر شاه" در رأس امور است، چرا چیزی به اسم رهبری داری و ....
یا اسلام هست یا نیست.... یا رهبر هست یا نیست... نمیشود شما بگویی که رهبر هست، ما توانایی ندارد.... این با فلسفه ی رهبر منافات دارد.
نمی توانی بگویی که رهبر مصحلت می خواهد... مصلحت تا کی و تا کجا؟ تا از بین رفتن کل اسلام؟


منصور صادقی - بخش سوم و پایانی
یکشنبه 18 بهمن 1394 14:23
دسته سوم حق گرایان هستند.
این دسته همواره در اقلیت هستند ولی مهم این است که همواره در طول تاریخ مسیر ثابتی را طی می کنند و راه صحیح را می روند و رنگ عوض نمی کنند. یعنی رویکردشان همواره صحیح و ثابت است.
نشانه مهم این دسته از افراد در «علم» است. قرآن بارها اشاره کرده که اکثر مردم فاسق هستند و این به دلیل عدم علم و عدم فهم از حقایق است.
بر همین اساس بنده معتقدم که هر کسی که روزی 2 ساعت مطالعه مفید و خوب نکند مسلمان نیست چه رسد به اینکه مومن باشد.
این دسته به دلیل اینکه باید علم بالایی داشته باشند و همچنین درک صحیحی داشته باشند (عقل کاملی داشته باشند) و همچنین واقعا خالص و مخلص باشند همواره در اقلیت هستند.
مثال: شخصی مثل عمار یا ابوذر به دلیل علم و فهم صحیح همواره در اقلیت بودند. یاران امام حسین نیز همینطور. در زمانه ما فردی مثل آیت الله خامنه ای در این دسته قرار می گیرد.
هشدار: مومن ممکن است مرتکب اشتباه شود ولی اشتباه خود را تصحیح می کند. لذا این جریان خالی از اشتباه و مشکل و نقص نیست.
- - - - - - - - - - - - - - - -
حالا با توجه به این گزاره ها می توان استنتاج کرد که هر جامعه ای با توجه به فرهنگ و نگرش خود یکی از این انواع را دارد. به همین دلیل هر جامعه ای با یکدیگر فرق دارد ولی در این دسته بندی کلی با هم فرقی ندارند.


میلاد حمیدی
یکشنبه 18 بهمن 1394 14:30
دسته چهارمی هم وجود دارد آقای صادقی. آن دسته شما هستید که با اینکه می دانید اما نیمی از حقیقت را پنهان کرده و خودتان را گول می زنید. ما همه این دسته بندی ها را می شناسیم. خیلی خوب شاید بهتر از شما.
اما وقتی تا این حد انحراف از دین دیده می شود حالا آن گروهی که شما اسم بردید و غیره...
اگر منظور شما این است که این عده بد در راس قدرت هستند پس این کامنت های قبلی ما خطاب به همانها بوده است اما اگر معتقدید که اشخاص دیگری به غیر از اینها در قدرتند ما خطاب به همانها میگوییم.
ما با شخص کاری نداریم. ما کل نگرانه صحبت کردیم


منصور صادقی
یکشنبه 18 بهمن 1394 14:32
دوست عزیز.
آدم های منافق در دسته اول و دوم قرار می گیرند.
ضمنا اینکه شما گفته اید که چرا آیت الله خامنه ای افراد فاسد را در کنار خود جمع کرده؟
شما برو بررسی کن ببین امام علی هم چنین کاری کرده و یکی از افراد دولت ایشان از شخصیت های بد بود (الان اسمش را حضور ذهن ندارم) ولی امام علی به دلیل اینکه از شر مفاسد وی در امان باشد وی را نزدیک خود بکار گرفته بود.
ضمنا نقش حضرت آقا در زمانه ما مثل نقش هارون است. پس از رفتن موسی همه قوم گوساله پرست شدند. الان هم گوساله هست ولی به شکل دیگر مثل مدل های اقتصادی، مدل های فرهنگی و .... . اینها گوساله های زمانه ما هستند.
اینکه چرا مسئولین و دولتمردان و تحصیل کرده ها به این سمت و سو می روند یکی از مهمترین دلایلش این است که اینها از اسلام خیری ندیده اند و مدل غربی را بهتر دانسته اند. به نظرم تصمیمشان منطقی است! ولی من مومن هستم و بخاطر همین با نظرشان مخالفم.
هارون برای اینکه قومش متفرق نشوند با آنها همراه شد تا اینکه موسی برگشت. نقش امام خامنه ای نیز همین طور است. ایشان باید با جمع حرکت کند و نمی تواند از جمع جدا شود. ایشان باید همه جناح ها و جریان های سیاسی را با خود همراه سازد. وگرنه کشور دچار تفرقه و ترور و بدبختی می شود.
لطفا دقت کنید که مشکلات کشور منوط به حمایت و پشتیبانی سرمایه داران و ثروتمندان جامعه است که همگی در طیف اول (اکثرا) قرار دارند.


منصور صادقی به میلاد حمیدی
یکشنبه 18 بهمن 1394 14:42
دسته چهارمی وجود ندارد. اگر بنده را آدم مومن و حق گرایی نمی دانید که من هم تایید می کنم و ادعایی ندارم در طیف دوم قرار می گیرم
اصولگرایی و اصلاح طلبی هم اول اینکه جنگ زرگری است.
ثانیا اصلاح طلبان بخشی شان متعلق به جریان اول و بخشی به جریان دوم تعلق دارندآنها به دلیل اینکه جبهه اول قدرت و بدنه هوشمندتری دارد به همین دلیل همواره موفق تر و قوی تر از جناحی به اصطلاح اصولگرا حرکت می کند.
جناح اصولگرا اکثریتشان در طیف دوم هستند. تقریبا همه شان. به همین دلیل است که همواره اصولگرایان شکست خورده اند و موفق نبوده اند


یکشنبه 18 بهمن 1394 14:52
آقای صادقی عزیز اگر آنطور است که جنابعالی ادعا فرمودید "جناب آقای خامنه ای"امروز از تبار صالحین و رهروان حقیقت است و با توجه به اینکه قانون اساسی بعنوان میثاق ملی ما ایشان را شخص اول مملکت میداند میتوانید توضیح دهید که این همه مفسده و اهمال کاری مسئولان برای کنترل اوضاع نابسامان اجتماعی ما از کجا نشات میگیرد؟ایشان نگران یک طفل فلسطینی یا شامی هستند ولی نگران اوضاع خفت بار بخش اعظم جوانان خودمان چه در زمینه اقتصادی چه اجتماعی و چه فرهنگی خیر!اتفاقا بنده معتقدم نیمی از انحراف نسل جدید و بعضا قدیم ما از راه دین به عملکرد ایشان و یارانشان بازمیگردد چرا؟چونکه هر ضعف و سستی و شکستی طی سی و اند سال گذشته باسم اسلام به مردم خورانده شد و از اسلام چهره ای مغموم و ضعیف ارائه داده اند و در این وانفسا که مردم نرم نرمک از اسلام بواسطه خطای سیاسیون فاصله میگرفتند آنورآبیها با گاو سامری در آستین خود که همانا انواع و اقسام رسانه های خوشرنگ و لعاب با جهت گیریهای کاملا تحریک آمیز نظیر بحثهای جنسی یا سخنان پوپولیستی از آزادی و عدالت بود خود را پیشوای اذهان مستعد ملت کردند در حالی که بنی اسراییل فریفته شده از مکر سامری با ارشاد موسی کلیم الله مجددا براه بازگشت اما در حالی که گروهی ادعا میکنند رهبری در عصر غیبت همان ولایتی را که ائمه بر ما دارند بر جامعه داراست ما در مملکت اسلامیمان مانده ایم تنهای تنها!!ارگانی مانند سپاه یا بسیج برای چه تشکیل شد؟آیا برای اجرای پروژه های نفتی و عمرانی بود که پاسخ منفی است چون مملکت ارگانهایی دارد که مسئول رسیدگی به این موارد باشد.قانون اساسی جواب این سوال را میدهد بجهت حفاظت از آرمانها و دستاوردهای انقلاب یعنی ایستادن در برابر همین مکاتب ضاله مثل امانیسم و فمنیسم و مارکسیسم و...که امروز مثل موریانه در حال جویدن پایه های جامعه ما هستند و دوستان پاسدار یا در حال نبرد برای بقای حکومت استبدادی بعثی اسد اند یا در حال به جیب زدن درآمدهای کلان پروژه های صنعتی اند پس حفاظت از آرمانهای اسلام و انقلاب چه شد؟؟؟!!!!مسئول این نابسامانیها بنده و شماییم یا همان آقا؟؟!!


منصور صادقی
یکشنبه 18 بهمن 1394 14:59
ممنون.
ببینید دوست من. مشکل شما اینه که هنوز جناح بندی سیاسی کشور ما را به خوبی درک نکرده اید. من تعجب می کنم امثال شما چطور کوچکترین خطا و اشتباه رهبری را بر نمی تابند ولی نسبت به نظرات کاملا منحرفانه رئیس جمهوری و وزرا و مسئولین شیطان گرا کاملا سکوت می کنند؟
این هنوز برای من حل نشده.
مدل حکومتی ما جمهوری است. اون چیزی که شما می گویید برای زمانی است که مدل کشورداری حکومتی پادشاهی باشد و رهبر عادل بر فراز آن باشد که اصلا با شناختی که از کشور دارم چنین چیزی امکان پذیر نیست.
لذا بهتر است ابتدا شما مدل جمهوری را خوب بشناسید. مثلا بروید ببینید که چرا رهبری اینقدر در قضیه برجام تاکید داشتند ولی دولت کاملا خلاف ایشان حرکت کرد یا مجلس با ریاست علی لاریجانی آنطور با آن برخورد کرد. هر وقت اینها را خوب فهمیدید بعد بیایید از رهبری انتقاد کنید.
حرف من اینه که رهبری زورش به اینها نمیرسه. نه رهبر ما که امام ها هم زورشون به اینها نرسید. همشون توسط ظالمین زمانه شان کشته شدند. رهبری هم اگر بخواهد زیاد سختگیری کند منجر به موضع گیری و جدال اکثریت مسئولین خائن علیه رهبری مظلوم می شود.


درویش
یکشنبه 18 بهمن 1394 15:05
جناب آقای صادقی؛
این همراهی رهبر با اکثریت جامعه تا کجا پیش خواهد رفت؟
اصلا کجای اسلام گفته است به هر بهایی زندگی کنید؟
اگر هرج و مرج بشود بهتر است یا اینکه در این وضعیت زندگی کنیم؟
آقا، الان ما در وضعیتی زندگی می کنیم که هرج و مرج، یعنی مدینه ی فاضله.
استاد گرامی، مؤمنین بدبخت ترین قشر این مملکت هستند... هم از آمریکا می خورند، هم از مردم... هم از رهبر و هم از اکبر.
والله مرگ از این زندگی که برای ما درست کرده اند بهتر است.
می گم اگه می گین اسلام، بسم الله بلند شو بریم دنبال اسلام... از همین تهرانش شروع کنیم از همین اشتغال زنان.
می گم اگه می گی اسلام بد است، دیگه چرا می گی مرگ بر آمریکا...


درویش
یکشنبه 18 بهمن 1394 15:10
آقای صادقی؛
لطفا پیش داوری نفرمایید...
اول اینکه ما (من) به هیچ وجه موافق رئیس جمهور نیستم و اگه پاش برسه "حق را در جایی خواهم یافت که او نباشد"...
اما اگر الان به ایشان اعتراضی نمی شود به دو علت است شاید هم سه علت
اول اینکه انقدر داد زده ایم که به جایی نرسید... همین امروز همایش زنان و توسعه و اعتدال برگزار کرد.
دوم اینکه قضیه همان ظالین است که خداوند می گویی چه هدایتشان کنی چه نکنی فرقی ندارد.
سوم و مهمتر از ان اینکه:
"شما مقام رهبر را با مقام رئیس جمهور یکی می دانید؟" "شما همان انتظار و توقعی که از رئیس جمهور داری از رهبر هم داری؟"
آقا جون مگه همین رئیس جمهور که خود معترف به اقدامات غیر اسلامی و کفرآلود ایشان هستید مگر نه اینکه از سوی رهبر "تنفیذ" شده است، و کدام نهی از منکر یا عزلی از سوی رهبری گرفته است.


منصور صادقی به درویش
یکشنبه 18 بهمن 1394 15:11
ببینید من گفتم که اگر می خواهید در دسته سوم باشید باید «عالم باشید». وگرنه فاسق می شوید. دوست من. شما هنوز یکبار قرآن را خوب نخوانده اید بعد آمده اید اینجا دم از اسلام می زنید؟ واقعا مسخره است. حرف شما و موضع شما دقیقا خلاف نظر قرآن کریم است:
لطفا آیات 90 الی 94 سوره طه را بخوانید تا با نظر حضرت حق درباره اهمیت وحدت و پرهیز از تفرقه آشنا شوید.
شما گفتید که چرا گفته به هر بهایی زندگی کنید؟ همان آیه ای که گفته خودکشی نکنید.


یکشنبه 18 بهمن 1394 15:12
جناب آقای صادقی من فکر می کنم رهبری الان در جرگه ی "ساکتین" هستند.... در جرگه ی مماشات کنندگان.... در جرگه ی مصلحت اندیشان.... در جرگه ی حفظ نظام به هر بهایی ولو "جمهوری اسلامی بی اسلام"


منصور صادقی به درویش
یکشنبه 18 بهمن 1394 15:17
اول اینکه رهبر در قانون اساسی وظیفه نظارت بر حسن اجرای سیاست های کلی نظام را بر عهده دارد. نقش دولت در اجرای این سیاست ها به مراتب از رهبری هم مهمتر است. لذا بیخود نفرمایید که رهبری رهبری رهبری!!! مدل حکومتی ما جمهوری است و هر کس و هر جا وظیفه خودش را دارد. من عرض کردم شما نه مدل جمهوری اسلامی را می شناسید نه دین اسلام را و نه رهبری را.
تنفیذ خکم ریاست جمهوری نیز آنقدر مهم نیست که به آن بپردازیم. در طی این سی سال هر کس از جانب مردم رای آورده از سوی رهبری تنفیذ شده و صد البته بعدها معلوم شده که همه شان با رهبری فاصله داشته اند. مثلا هاشمی، موسوی، خاتمی و احمدی نژاد و روحانی.
ضمنا تایید افراد از سوی شورای نگهبان در واقعیت نه بر اساس صلاحیت بلکه بر اساس ارائه یک نماینده از وزن بندی جناح های سیاسی صورت می پذیرد بگونه ای که خطر کمتری کشور را با حضور فرد نامبرده تهدید کند.


درویش
یکشنبه 18 بهمن 1394 15:17
استاد گرامی، وحدت برای اسلام نه اینکه "وحدت بدون اسلام"...
کجای قرآن کریم گفته است که کفار باید متحد باشند؟ اتفاقا شما اگر سوره ی احزاب را هم "مرور مجدد" بفرمایید از تفرقه ی حزب شیطان که معرف حضورتان هست متذکر می شود...
اگر جامعه اسلامی بود، اگر اکثریت با اسلام بودند، حرف شما صحیح بود... لکن در این سرزمین اسلام بدون اسلام، حفظ وحدت یعنی خیانت به اسلام.


یکشنبه 18 بهمن 1394 15:21
احسنت بر شما جناب درویش!من هم میگویم یا زنگی زنگ یا رومی روم!اینکه نمیشود فسق و فجور از سر و روی مملکت ما بالا برود و ما از ترس ایجاد بلبشو سکوت کنیم بعد در قبال امضای توافقنامه هسته ای یا هر مساله مشابهی که شاید بتواند به اندازه سرسوزنی فشار را از گرده ملت بدبختمان کم کند قیل و قال براه بیندازیم!این یعنی استفاده صرفا سیاسی از آرمانها برای بقای بر قدرت به هر قیمتی!!ایشان ما را از نفوذ پس از برجام میترسانند اما این سوال ذهنی ما را جوابی نمیدهند که مگر دیگر سنگری مانده که خودمان آنرا منهدم نکرده باشیم که حالا از تک دشمن بترسیم؟!خانه و خانواده و مدرسه و دانشگاه و مسجد و کارخانه و.....را با دستان خودمان کرده ایم مامن شیطان پس دیگر چه باک از حضور بیگانه!حال که فرهنگ و اعتقاداتمان چون بخار یک صبح زمستان روی شیشه محو شده لااقل با سکوت و مدارای خود بگذار مملکت اندکی روی آرامش و رفاه را ببیند نه اینکه با پرچم به آتش کشیدن و اقدامات نامربوط کاری کنید که دینمان که از دست رفت هیچ دنیایمان را هم از دست بدهیم!!!!!


منصور صادقی
یکشنبه 18 بهمن 1394 15:22
رهبری در امت ما نقش هارون دارد. چرا هارون در برابر گوساله پرست شدن قومش موضع گیری شدید نکرد و صرفا به ارشاد و نصیحت بسنده کرد؟ آیا نمی شد هارون اعلام جنگ داخلی کند؟
ما انقلاب کردیم صرفا برای یک چیز. آن هم بسترسازی برای ظهور حضرت ولی عصر. بقیه چیزها چرت و پرته. هر چیزی که در این راستا باشد مورد حمایت ماست. مثلا ما از فلسطین حمایت می کنیم چون دقیقا در همین جهت است. از یمن حمایت می کنیم چون در همین راستا است.
ضمنا همه کشورها هزینه سنگینی را صرف حمایت و کمک به کشورهای دیگر می کنند و این روندی عادی است.
همچنین خاطر نشان می سازم که شما درک صحیحی از دین ندارید و دینی که شما بیان می کنید دین خودساخته ذهن تان است. این دسته از افراد نیز در دسته ساکتین قرار دارند و نه مومنین. چون وجه مشترک ساکتین در عدم علم و فهم شان است و هرکس از علم و فهم محروم باشد در همین دسته است.


درویش
یکشنبه 18 بهمن 1394 15:22
بعدها که معلوم شد از رهبری که شما در جرگه ی مؤمنین پنداشتید، و نماینده اسلام از دیدگاه حضرت عالی است، فاصله داشتند، چرا بر بقای تنفیذ اصرار کردند؟
کدام فرماندار و استانداری که بر ضد اسلام رفتار کرد، حضرت علی برای ثانیه ای تحمل کردند؟
ثانیا این نظارت مانند نظارت آشپز بر قیمه و خورشت نیست... این نوع نظارت، به چه دردی می خورد؟
اوکی اصلا نظارت....
شما یا قبول داری تا امروز مسئولی بوده که برخلاف اسلام عمل کرده است یا نه.
اگر ندارید که به وجدانتان مرجوع می شوید.
اگه بوده است، این نظارت ایشان به کجا رسیده است؟ چرا هیچ اقدامی نکرده اند؟
به نظرت سیاست خارجه، جزء کارهای اجرایی هست یا نه؟
چرا محورهای اصلی سیاست خارجی را ایشان تعیین می کنند؟



میلاد حمیدی
یکشنبه 18 بهمن 1394 15:25
آقای صادقی من حوصله بحث ندارم و دلم هم نمی خواهد که به من برچسب بچسبد. پاسخ شما را خیلی خوب می توانم بدهم ولی شما دوست ندارید که آگاه شوید. با این بحث ها جز درد سر چیزی عاید ما نمی شود.
شما در همان تفکرات خودتان باقی بمانید.


منصور صادقی
یکشنبه 18 بهمن 1394 15:26
دوستانی که اینطور علیه رهبری به خوبی انتقاد می کنند!! می شود بگویند خودشان در جامعه چه کارهایی در سطح مسجد و محله برای همراه کردن مردم با خودشان برای خدمت به دین اسلام و آرمانه های اسلامی برداشته اند؟


درویش
یکشنبه 18 بهمن 1394 15:26
جناب آقای صادقی:
اگر هارون را مثالی برای رهبری می آورید، یادآوری کنم که هارون هرگز ادعای رهبری نکرده بود.... هرگاه رهبری عنوان رهبری را با عنوان جانشینی یا نظارت یا وزارت، تعویض کردند این مثال شما مقبول است.
همه از رهبر انتظار رهبری دارند نه نظارت!
عقل و عدل حکم می کند "مسئولیت برابر با جایگاه و موقعیت"
و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین.


میلاد حمیدی
یکشنبه 18 بهمن 1394 15:28
فقط بگذارید به همین جمله بسنده کنم:
شما که می گویید حضرت علی ع عده ای انسان فاسد را در کنار خود نگه داشت تا جلوی فساد آنها را بگیرد؛
"آیا انحرافی در حکومت ایشان دیده شد؟"
همین جمله کافی است.
ایشان یا کناره گیری کرد یا مثل مرد عدالت را حفظ کرد.
و الا ایشان هم می توانست بیش از 3 دهه دیگر خیلفه بماند نه 5 سال...
یا حق


منصور صادقی
یکشنبه 18 بهمن 1394 15:28
در دولت امام علی فردی بود که امام علی وی را نزدیک خود بکار گرفت و حتی یکبار به وی از روی منبر فریاد زد که تو منافقی.
من اسمش را حضور ذهن ندارم ولی به محض پیدا کردن اسم آن را اینجا قید می کنم.


منصور صادقی به درویش
یکشنبه 18 بهمن 1394 15:32
بابا شما برو قرآن رو بخون ببین هارون ادعای رهبری کرده یا نه. وقتی میگه از من تبعیت کنید یعنی چی؟



یکشنبه 18 بهمن 1394 15:32
رهبر هم لطف کنند منافقین را فریاد بزنند.



یکشنبه 18 بهمن 1394 15:35
آقای صادقی شما علی رغم ادعاهایتان مبنی بر تسلط عمیق بر مبانی و عقاید اسلامی هنوز خیلی جای کار دارید لیکن چون بنده نیز خود را هنوز در ابتدای راه میبینم به خود و جنابعالی پیشنهاد میکنم به مطالعات بیش از پیش بپردازیم بالاخص در بحث مهم و متمایز شیعه از سایر فرق و مذاهب یعنی منجی و اوضاع حکام و عوام در عصر غیبت.
در یک کلام میتوانم اینگونه نتیجه اقدامات حکام جمهوری اسلامی و خط و مشی آنها را جمع بندی کنم:
"ایشان کاری کرده اند که دیگر نه در بین مومنین راستین(آنانی که الحکم لله را پذیرفته اند هرچند بزعم شما دینشان خود ساخته باشد!)بجهت اهمالها و سهل انگاریهای متعددشان در راه حفظ و ترویج دین پایگاه محکمی دارند و نه در میان ملحدان و از دین خارجانی که فی المثل میخواهند همان ساپورت چسبان و مانتو پشه بندی را هم نپوشند و مثل ساکنین جزیره لختیها در شهر آمد و شد کنند و ایشان نمیگذارد و فقط در این میان گروهی میمانند که به هر نحوی از انحا از قبل این حکام به نان و نوایی رسیده اند و امروز در دسته ساکتین وارد آمده اند که انشاالله شما از آن گروه نباشید!"



منصور صادقی
یکشنبه 18 بهمن 1394 15:35
ایشون ولی فقیه هستند نه امام معصوم. ایشون هم بارها به این مسئله به شکلی دیگر اشاره کرده اند فقط کافی است کمی اهل تحقیق و تدبر و پژوهش باشید. کنایه های ایشان خیلی لطیف است. کنایه هایشان را به صورت لطیف نثار فرد مقابل می کنند. باید تیزهوش باشید که بفهمید.



منصور صادقی
یکشنبه 18 بهمن 1394 15:37
با نظر قبلی دوستمان موافقم. من خودم هم یک «دانش» آموز هستم و هنوز ابتدای راه. با بقیه نظرتان که فرمودید وضع پیشرو باعث این مسائل شده کاملا آگاهم و اطلاع دارم. شما چه راهکاری دارید؟