تا پیش از این، مسئولین کشور هیچگاه به تاثیرات تکریم و تقدیس افراطی زن بر روی پسران و مردان آینده فکر نکردند که چه بلایی سر آنها خواهد آمد وقتی مکررا دم از حقوق زن زده شود ولی در کنارش از مسئولیت زن برای شوهرداری و فرزندداری و خانه داری سخنی به میان آورده نشود. به تبعات دامن زدن به مطالبات جنسیتی زنان فکر نکردند که روزی خواهد آمد که بسیاری از پسران ترجیح می دهند مجرد بمانند و ازدواج نکنند تا در باتلاق حقوق نامتناهی شریک مونث زندگی شان فرو نروند. ترجیح دهند معتاد شوند و در کوچه و خیابان بخوابند تا شاهد توهین ها و تحقیرهای مکرر همسرشان در «نتوانستن هایشان» باشند.
تا پیش از مطرح شدن مشکل کاهش جمعیت، اکثر مسئولین کشور و تمام روشنفکران پست و خائن وطنی مشغول دامن زدن به زن سالاری بودند. حتی همین امروز هم مرتب مشغول تشویق به ایجاد دستگاه ها و سازمان های زنانه هستند، دریغ از آنکه یک پژوهشکده و رشته دانشگاهی ویژه جنسیت مردان وجود داشته باشد. در طول آن سالها هیچ گاه به حضور ۶۰ الی ۷۰ درصدی دختران در دانشگاه ها به دید یک بحران و تهدید اجتماعی ننگریستند و از خود نپرسیدند که تبعات پایین قرار گرفتن مردان در تحصیلات و علم و دانش چه خواهد بود؟ هیچگاه از خود نپرسیدند که چه بر سر جامعه خواهد آمد وقتی ۸۰ درصد کارمندان بسیاری از ادارات دولتی را زنان تشکیل می دهند؟
در طول این سالها هیچگاه نخواستند بررسی کنند که یک قانون تبعیض آلود علیه پسرها مثل سربازی، چه بر سر روحیات و آینده آن جوان در می آورد. در طول این سالها همیشه در خواب بودند. حالا که به مشکل برخورده اند می خواهند با سیاست شان، با تحریک احساسات جوانان، آنها را به ازدواج بکشانند و با استفاده ابزاری از دین آنها را به جهاد تشکیل خانواده و فرزند آوری دعوت می کنند،بدون آنکه نیازهای اولیه شان مثل کار، درآمد مناسب، مسکن، آتیه و از همه مهمتر کرامت انسانی را تامین کرده باشند.
و عنقریب وقتی مشکلشان حل شد، دیگر جوانان و مردم را نخواهند شناخت و مانند سابق، مغرورانه و متکبرانه سراغ حرف ها و موضوعات دیگر خواهند رفت و سرشان را مثل کبک، زیر برف خواهند کرد. یا مثل همیشه، سراغ مسائل سیاسی می روند و تیتر هر روز روزنامه هایشان به اخبار سیاسی خارجی اختصاص می یابد و مردم را درگیر جنگ زرگری جناح راست و چپ می نمایند.
روشنفکران هم که در طی این همه سال، مثل حیوانات موذی (موش و مگس)، فقط پیرامون بدی ها و کاستی های جناح مقابلشان جمع شده اند و هیچگاه از بین آنها شخصی مثل شریعتی که هم دغدغه دین داشته باشد و هم معایب مقدس مأب را برشمارد و فراجناحی فکر و عمل کند ظهور نکرده است. و صد البته که این جماعت سکولار بی دین، نقش مهمی نیز در گسترش بحران های اجتماعی مثل فمینیسم دارند. حساب ما با این جماعت کافر بی دین و خائن نیز جداست که دست کمی از دشمنان خارجی ندارند. ولی آنچه ما را ناراحت می کند، رفتار غیردوستانه و پر از ضعف کسانی است که ادعای متدین بودن و بر حق بودن دارند. این چیزی که ما را رنج می دهد که از سوی خودی ها، چیزی را ببینیم که از روشنفکران شاهد هستیم.
و امروز که جمعیت رو به کاهش است که هست! سالها شما ما جوانان را فراموش کردید، امروز نوبت ماست که شما را از یاد ببریم. وضعیت امروز جامعه نتیجه سیاست های چند دهه اخیر خودتان است. ببینید و لذت ببرید!