اما از همه اینها گذشته اشتغال برای زن و مرد نیز جایگاهی متفاوت دارد. مرد در هر کجای جهان و چه از لحظ فرهنگی و اقتصادی، مسئول و سرپرست خانواده محسوب می شود و بار اصلی اقتصاد و معیشت خانواده را به دوش میکشد.
این مرد است که اگر کار و شرایط اقتصادی برایش مهیا نباشد، ازدواج و خانواده اش دچار تزلزل خواهد شد چرا که اگر فقر با دستان خالی مرد به خانه وارد شود، سوغاتیهای دیگری نیز با خود خواهد آورد که تبعاتی ناگوار در پی خواهد داشت. اما با این وجود نمیتوان از نقش اشتغال زن در پیشرفت اقتصادی خانواده هم چشم پوشانی کرد و چه بسا زنانی که به تنهایی چرخ خانه و خانواده را می چرخانند و یا کمک رسان و همراه شوهر خود هستند.
اما تمامی این حرفا یک طرف و سخنان خانم شهیندخت مولاوردی، معاون امور زنان و خانواده نیز در طرف دیگر این ماجرا.
آنچه که ما را وادار به نوشتن میکند سخنان خانم شهیندخت مولاوردی از بیان اولویتها در مشکلات زنان است. او بر این اصل معتقد است که اولویت اصلی و ارجع ترین مشکل زنان ایرانی، اشتغال است و دولت برای حضور زنان در عرصههای اجتماعی هر چه بیشتر باید تلاش کند.
به همین خاطر دست به قلم شدیم و در یادداشتهای پیشین بر حضور حداکثری زنان در عرصههای علمی، فرهنگی و اجتماعی تأکید ورزیدیم. اما حال می خواهیم دو اولویت اشتغال و ازدواج را برای زنان با هم مقایسه کنیم تا ببینیم که کدام یک می تواند برای زنان ایرانی اولویت نخست باشد.
نرخ تجرد در زنان بالاتر از نرخ بیکاری
براساس آمارهای اعلام شده از مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در بهار ۹۳ ۱۰.۷ درصد یا به عبارت دیگر ۲ میلیون و ۵۳۰ هزار و ۶۴ نفر بوده است. از این تعداد سهم بیکاری برای مردان ۹ درصد و زنان ۱۹٫۴درصد و میانگین نرخ بیکاری جوانان ۱۵تا ۲۴ ساله ۲۴٫۸ درصد بوده است که این نرخ برای مردان ۲۱ و زنان ۴۳٫۴ درصد است. بنابراین آمارها نشان میدهد که نرخ بیکاری در بین زنان نسبت به مردان بیشتر است.
اما همین آمار نشان می دهد که از کل بیکاران در کشور، تعداد ۱۵۷۸۰۴۶ نفر در سنین بین ۱۵ تا ۲۹ سال هستند که از این تعداد نیز، ۱۰۴۰۳۲۸ یا ۹/۱۷ درصد مرد و ۵۳۷۷۱۸ یا ۶/۴۱ درصد زن بیکار که در سن ازدواج نیز هستند در کشور وجود دارد.
با این وجود نرخ تجرد زنان نیز قابل ملاحظه است. بر طبق آمار سازمان ثبت احوال ۱۱ میلیون جوان مجرد در سن ازدواج در ایران وجود دارند که از این تعداد ۵ میلیون و ۵۷۰ هزار مرد و ۵ میلیون و ۶۷۰ هزار زن در سن ازدواج هستند اما هرگز ازدواج نکردهاند. علاوه بر این مردانی که بیش از ۳۵ سال سن دارند و با تأخیر ازدواج مواجه شدهاند ۳۲۰ هزار نفر هستند و زنانی که حد فاصل ۲۹ تا ۴۹ سال هستند و ازدواج نکردهاند ۹۸۰ هزار نفر هستند و هر روز نیز بر تعداد آن افزوده می شود.
برهمین اساس اگر میزان آمار دختران مجرد و سن تجرد قطعی در میان زنان را مد نظر قرار دهیم، میزان زنان و دختران مجرد بیشتر از آمار بیکاری زنان قابل ملاحظه خواهد بود.
افزایش بیکاری مردان برابر با بالا رفتن طلاق در جامعه
بررسی آمارهای رسمی نشان می دهد طی دهه گذشته نمودارهای بیکاری، فقر و طلاق به طور هماهنگ با یکدیگر روند صعودی در پیش گرفته اند. بر طبق پژوهشهای انجام شده در سال ۱۳۸۰ بین میزان بیکاری و دوام خانواده و ازدواجهایی که به طلاق منجر میشود، رابطه معکوس وجود دارد؛ به این ترتیب که با افزایش بیکاری در طول دهه ۸۰، میزان طلاق افزایش پیدا کرده است.
براساس همین پژوهش، بررسی روند میزان بیکاری و میزان عمومی طلاق نشان می دهد با افزایش میزان بیکاری از سال ۱۳۸۳، میزان عمومی طلاق نیز روند صعودی خود را آغاز می کند. با کاهش میزان بیکاری در سال های ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۷ میزان عمومی طلاق نیز در این سه سال کاهش اندکی پیدا می کند. اما از سال ۱۳۸۷ با افزایش دوباره میزان بیکاری میزان عمومی طلاق نیز افزایش می یابد اما این افزایش با شدت و شیب بیشتری همراه است. روند شاخص نسبت ازدواج به طلاق در ارتباط با میزان بیکاری، همانند شاخص میزان عمومی طلاق است و با افزایش میزان بیکاری در جامعه، نسبت ازدواج به طلاق نیز کاهش معنی داری می یابد.
با تمام این تفاسیر می توان گفت که دغدغه و مشکل اصلی جامعه کنونی ایران برای زنان اشتغال نیست، بلکه ازدواج برای زنان و بیکاری و نبود کار برای مردان در اولویتی است که دولت باید در جهت رفع آن تلاش کند چرا که اگر پسران سروسامانی بگیرد و کار و اشتغال و در راستای آن رفاه و آسایش مالی داشته باشد مشکل ازدواج دختران جوان نیز حل خواهد شد.
با این وجود بهتر است بگوییم که خانم مولاوردی آیا هنوز هم دغدغه همه زنان ایرانی را اشتغال می دانید یا ازدواج؟