اتاق فکر مردان

اتاق فکر مردان در برابر فتنه زنان

بسم الله الرحمن الرحیم

مطالعات مردان

اتاق فکر مردان در برابر فتنه زنان

اتاق فکر مردان

حضرت محمد رسول الله(ص):
* ما ترک بعدی فتنه أضرّ على الرّجال من النّساء.
پس از من براى مردان فتنه اى زیان انگیزتر از زنان نخواهد بود.
حدیث 2572 نهج الفصاحه

آخرین مطالب
 Imageنویسنده در این مطلب کوشیده است تا درباره علل گسترش خانه های مجردی و راهکارهای کاهش آن نظراتی را ارائه دهد. رامین مهر آیینی در وبلاگ زن زدگی نوشت:

جامعه ما در حال حاضر دو ویژگی بارز دارد: یکی اینکه جامعه یی جوان است و دوم آنکه در حال گذار از زندگی سنتی به زندگی مدرن است. این دو ویژگی اقتضاآتی دارد که یکی از آنها مساله ای است به نام بالا رفتن سن ازدواج در جامعه و نیز گسترش میل به فردیت و زندگی شخصی و بی همسر.

مساله بالا رفتن سن ازدواج و تمایل به زندگی مجردی، که دو روی یک سکه اند، هر چند دامن گیر پسران و دختران هر دو است اما از آنجا که پسر به لحاظ فیزیولوژیک و نیز فرهنگی هر چقدر سنش بالا برود مشکلی برای ازدواج ندارد (البته این از ناگواری های فرهنگ ماست حقیقتا باید طوری باشد که پیر پسرهای پوسیده هم برای ازدواج در سنین بالا دچار مشکلات عدیده ای شوند به طوری که ترغیب شوند که در سن پایین ازدواج کنند) به هر ترتیب این مساله و مشکل بیشتر دامن گیر دخترهاست و در واقع معضلی است که در فرهنگ ما از آن با عنوان ترشیدگی دختران یاد می شود. البته مساله ترشیدگی بیشتر بسته به ویژگی های فیزیولوژیک زن دارد تا فرهنگی حتی وجه فرهنگی آن را نیز می توان ریشه دار در مساله فیزیولوژیکی آن قلمداد کرد. زیرا بهترین سن برای باروری در دختر زیر سی سالگی است و حداکثر سنی که اطبا برای باروری قایل می شوند تا سی و پنج سالگی است و بارداری بالاتر از سن سی و پنج سالگی را هم برای مادر و هم کودک دارای عوارض بر می شمرند.

به هر حال آنچه امروز با آن روبه روییم پیر دخترانی هستند که آهسته آهسته و با بالاتر رفتن سنشان در سالهای آینده جامعه را دچار مشکلات اخلاقی پیچیده ای خواهند کرد. بالا رفتن سن ازدواج و وارد شدن سن دختران به تجرد قطعی علتهای متعددی دارد که ما در ادامه به چند علت مهم می پردازیم.

یکی از مهمترین علتها میل شدید دخترها به حضور در دانشگاه است. متاسفانه دختران تمایل دارند تا در دانشگاه حضور پیدا کنند و از رهاورد آن ازدواج موفق تری داشته باشند این تمایل به حدی شده که در برخی رشته ها تا ۷۰ و ۸۰ درصد آن را دخترها تشکیل می دهند. حضور دخترها در دانشگاه موجب شده تا توقع آنها بسیار بالا رود و به این سادگی تن به ازدواج ندهند و در نتیجه به زندگی مجردی روی آورند.

از مسایل دیگر حضور بیش از حد و افسار گسیخته دختران و زنان در ادارات است. این مساله علاوه بر آنکه عرصه را بر مردان که نان آور اصلی خانواده محسوب می شوند تنگ کرده و موجب افزایش نرخ بیکاری پسران نیز شده از سویی دیگر سبب شده توقع دختران به شدت افزایش بیابد زیرا اکثر پسرها اگر سر کار روند و شغلی بیابند یکی از اولین فکرهایی که به ذهنشان خطور می کند ازدواج کردن است در حالیکه این موضوع در دختران کاملا بر عکس است و دخترها بعد از کسب درآمد و شغل بیشتر به فکر مستقل شدن و آقا بالا سر نداشتن و زندگی مجردی می افتند و این غرور و استغنا موجب عدم تمایل آنان به ازدواج و اشتیاق به خانه های مجردی به ویژه در شهرهای بزرگ شده است. مجید امیدی مدیر کل فرهنگی سازمان ملی جوانان در باره زندگی مجردی جوانان چنین می گوید : « آمار روی آوردن جوانان به زندگی مجردی در ۶ کلانشهر تهران، شیراز، مشهد، اصفهان، تبریز و اهواز به ۳۰ درصد رسیده است و غم انگیزتر آنکه روز به روز دختران جوان تعداد بیشتری از این جامعه آماری را تشکیل می دهند. او روی آوردن جوانان و بچه های کشور به اتاقهای شخصی خود را مقدمه ای برای روی آوردن آنها به زندگی مجردی در سالهای بعدی زندگی خود دانست و افزود: در حال حاضر زنگ خطر زندگی مجردی در کشور زده شده و متاسفانه در مورد این مشکل هم سکوت می شود».

همچنین ایرج وثوق جامعه شناس و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی تهران نیز بر این باور است که « افزایش اشتغال زنان امروز که از زمینه های توسعه و مدرن شدن هر جامعه ای است باعث شده است آنها از نظر مالی به استقلال رسیده و این عمل باعث می شود این استقلال را در سایر زمینه ها نیز خواستار باشند. اولین گام استقلال طلبی این افراد رها شدن از سلطه خانواده است . او به اشکال متفاوت فرهنگی، قومی و طبقه اجتماعی دختران در روی آوردن به زندگی مجردی اشاره کرد و افزود: در حال حاضر در جامعه ما بیشتر دخترها به بهانه ادامه تحصیل از شهر و خانواده خود جدا می شوند و این اولین قدم در روی آوردن آنها به زندگی مجردی در سالهای بعد است. مدرس دانشگاه علامه در ادامه چنین می گوید : در حال حاضر در تمام اجزای جامعه ما تقابل میان سنت و مدرنیته مشهود است و در این فضا افزاد در یک سرگردانی زندگی می کنند. در همین راستا تمایل به زندگی مجردی در طبقات پایین و سنتی جامعه به مراتب کمتر بوده و مانند سایر فعالیتهای اجتماعی متولی این آزادی زنان و دخترانی از طبقه میانی جامعه هستند» .

بنابراین همانطور که همگان می بینند و می شنوند امروز معضل روی آوردن به زندگی تجردانه برای پسران و به ویژه برای دختران بسیار جدی است . و مقصر اصلی نیز در این بین بیشتر مسئولان و خانواده ها و خود دختران هستند .(گسترش تفکرات ماچه سگی فمنیستی در میان دختران به ویژه دختران بی در و پیکر مدرن و روشنفکر در سالهای اخیر به شدت افزایش یافته و این خود از عوامل میل به زندگی مجردی شده است زیرا ماده خوکهای فمنیست معتقدند زن بدون مرد مثل ماهی بدون دوچرخه است یعنی زنان لکاته مدرن هیچ احتیاجی به مردان ندارند) در هر صورت برای مواجهه با این معضل باید کارهای متعددی انجام داد که مهمترین آنها عبارتند از : تفکیک جنسی دانشگاهها این کار باعث می شود اشتیاق شدید دختران به حضور در دانشگاه و شوهر یابی یا دوست یابی در چنین محیط هایی کاسته شود زیرا اساسا دانشگاه آژانس شوهر یابی نیست که کسی بدین امید به دانشگاه بیاید. همچنین باید قواعد و قوانینی وضع شود که بومی گرایی در پذیرش دانشجو بیش از پیش شود (متاسفانه تعداد زیادی از خانه های مجردی و زندگی های مجردی از آن دانشجویانی است که برای تحصیل دل از یار و دیار خود کنده اند و بالاجبار در شهری دیگر ساکن شده اند این نحو از زندگی مجردی به دلیل تنها ماندن جوان و احساس غربت عوارض بسیار منفی هم از لحاظ روحی و روانشناسانه دارد و هم از لحاظ اخلاقی البته برای دختران این عارضه را هم دارد که در بهترین سنین ازدواج به دلیل دوری از خانواده امکان ازدواج را نیز از دست می دهند). همچنین باید از دادن خانه به جوانان مجرد با وضع قوانینی و نظارت بیشتر بر بنگاههای املاک و مسکن جلوگیری و یا حداقل کنترل نمود . البته مهمترین کاری که باید کرد توصیه و اقدام زود هنگام برای ازدواج دادن جوانان به ویژه دختران است (همانطور که در فرهنگ قرآن نمودار هست جاییکه سخن از عفت و خویشتنداری است به جوانان خطاب می کند ولیکن جاییکه سخن از ازدواج است به والدین امر می شود که جوانان خود را به ازدواج درآورید). همچنین باید طوری شود که در ادارات و نهادها افراد متاهل دارای اولویت باشند و حتی در صورت امکان افراد مجرد استخدام دست کم رسمی نشوند. همچنین اختصاص سهمیه به دانشجویان متاهل و نیز کوتاه کردن مدت سربازی افراد متاهل از اقدامات بسیار مفید می تواند باشد.

نکته مهم دیگر آنکه اگر کسی واقعا دلسوز تجرد و ترشیدگی دختران و پسران است ( به ویژه خانواده ها و رسانه ها ) بهتر است به آنها توصیه کند زودتر ازدواج کنند. زیرا متاسفانه با توجه به بالا رفتن سن ازدواج به ویژه در دختران عده ای از کارشناسان در رسانه ها ، به ویژه رسانه ملی و البته از سر دلسوزی ، چنین تبلیغ می کنند اشکالی ندارد دختر و پسر هم سن و سال باشند حتی اشکال ندارد دختر بزرگتر از پسر باشد بلکه آنچه مهم است تفاهم است ! البته ما نمی دانیم که تفاهم در اینجا چه معنایی دارد . اما زیرا این امر مایه دلسردی ازدواج صحیح و سالم باید منفعت و سودی دو طرفه باشد نه یک طرفه ، حال آن طرف خواه زن باشد و خواه مرد ؛ علاوه بر این شاید پسر اگر زنش هم سن و سال خودش باشد تا چندین سال به او وفادار بماند اما قطعا ده ، بیست سال بعد که زن شکسته شد و مرد که در محیط کار یا زندگی خود با انواع و اقسام دختران تر گل ورگل همکار و همراه شد آن موقع است که احساس خسران کرده و می کوشد کلاهی که سرش رفته را جبران کند و در نتیجه آن زمان ما شاهد خیانتهای گسترده چنین مردان و از هم پاشیدگی خانه و خانواده خواهیم بود آن موقع خواهیم فهمید کار ما صواب نبوده و ثوابی نداشته است ، ( مردها که معمولا بیشتر از زنها هوس بازند حتی اگر زنشان ۷ و ۸ سال از خودشان کوچکترست تا زن کمی بیمار و از کارافتاده می شود اگر استطاعت مالی داشته باشد فورا به فکر تجدید فراش می افتند چطور بعضی فکر می کنند مردی که زنش هم سن خودش یا بزرگتر از خودش باشد اگر پیر و شکسته شود مرد بیکار می نشیند و کاری نمی کند البته در یک صورت نمی کند و آن در صورتیکه پول و ثروت کافی نداشته باشد ) به هر حال اگر کسی واقعا دلسوز ترشیدگی دختران است بهتر است به آنها توصیه کند زودتر ازدواج کنند و هر خواستگاری را با بهانه واهی رد نکنند و دلش را نشکنند و تحقیرش نکنند. نه اینکه به دخترها چیزی نگویند و بگذارند آنها درسشان را بخوانند ، کارشان را بیابند و تفریحات سالم و ناسالم همه را انجام دهند ، از جمله تفریحات ناسالم ارتباط با جنس مخالف به بهانه رفتن به دانشگاه یا محیط کار و… ، هم بعد از همه اینها سنشان به سی سال که رسید تازه تصمیم به ازدواج بگیرند آنهم با مهریه ۵۰۰ و ۱۰۰۰ سکه ؛ به هر حال اگر کسی اشتباه می کند خودش باید تاوانش را پس دهد نه دیگران.

ممکن است عده ای بگویند تشویق پسران به ازدواج با دختران هم سن یا بالاتر موجب حفظ جامعه از فساد خواهد شد این حرف اگر در کوتاه مدت هم درست باشد اما در دراز مدت موجب تجری دختران و میل بیشتر آنها به ازدواج در سن بالا می شود زیرا همیشه مطمئن هستند که خرانی پیدا می شوند و آنها را می گیرند.

البته بالا رفتن سن ازدواج و میل به داشتن زندگی تجردی تنها مبتلا به دختران نیست و پسران نیز به آن تمایل زیادی دارند بسیار می شناسیم پسرانی که از شغل خوب و وضعیت مالی مناسب برخوردارند ولی حاضر نیستند شانه به زیر بار ازدواج خم کنند. در واقع در کنار گسترش ترشیدگی دختران با پدیده پیر پسران یا پسران پوسیده نیز روبه روییم که ترجیح می دهند بجای ازدواج به دختربازی و زنا و یا در بهترین شرایط به صیغه بپردازند. این مساله ناشی از همان شکل گیری فردیت و سوژه شخصی و گسترش تمایل به لذت جویی و بهره بردن بیشتر از زندگی جنسی و نیز تنوع طلبی جنسی در زندگی مدرن است. متاسفانه در کنار پیر پسران پوسیده که در خانه های مجردی به دنبال کثافت کاری و عیش و عشرت و معصیت هستند ، گاهی حتی مردان متاهل نیز برای خود خانه های مجردی دست و پا می کنند و در آن به انواع کام جویی ها می پردازند. اما در برابر این پدیده چه باید کرد ؟

به نظر می رسد تنها راهی که برای مبارزه با این پدیده شوم ، یعنی زندگی مجردی و خانه مجردی ، وجود دارد اجبار جوانان به ازدواج زودهنگام و نیز اجرای طرح جمع آوری خانه های مجردی و نیز اجباری کردن شرط تاهل به عنوان شرط استخدام رسمی برای دختران و پسران هر دو است و اختصاص سهمیه دانشگاه به جوانان متاهل و نیز کوتاه تر کردن مدت سربازی پسران متاهل و البته ایجاد دانشگاههای تک جنسیتی است ( واقعا چه معنا دارد کودکان ما در دبستان که شهوت ندارند تفکیک جنسی باشند و در دانشگاه و در اوج شهوت اختلاط جنسی باشند قطعا بسیاری از مفاسد ریشه در همین اختلاط آنهم در اوج غلیان جنسی دارد ) و نیز اجرای طرح خانه های عفاف است .

باید توجه داشت با توجه به بالا رفتن سطح رفاه در جامعه میل به کام جویی و لذت طلبی ناخودآگاه در افراد بیشتر می شود که برای کنترل و مهار درست این پدیده علاوه بر اجبار جوانان به ازدواج زودهنگام و جمع آوری خانه های مجردی ؛ ایجاد خانه های عفاف نیز ضروری می نماید و می تواند سوپاپ اطمینانی در برابر این موج خانه برانداز که حقیقتا بحران دهه چهارم و دهه های بعدی انقلاب است باشد .

البته در خصوص خانه های عفاف لازم نیست جای خیلی خاص و واهمه انگیزی باشد بلکه می توان در دفاتر ازدواج چنین کاری انجام داد بدین صورت که دفاتر ازدواج دایم و موقت از یکدیگر تفکیک شوند و در دفاتر ازدواج موقت این امکان فراهم آید که هر زنی که مایل بود ثبت نام کند و هر مردی هم که مایل بود اسم بنویسد و ازدواج موقت آنها در این دفاتر به طور شرعی و قانونی ثبت شود و در صورت امکان اتاقهایی هم در این دفاتر تعبیه شود که در اختیار این افراد قرار بگیرد تا به صورت کاملا شرعی و قانونی این میل خانه برانداز آدمی ارضا شود .

به هر روی بحران امر جنسی یک بحران جدی جامعه ماست که خانه های مجردی و میل به زندگی مجردی یکی از معلولهای آنست که راه درمان آنهم همان اجبار جوانان برای ازدواج زودهنگام و جمع آوری خانه های مجردی ، ایجاد دانشگاههای تک جنسیتی و نیز راه اندازی خانه های عفاف در دفاتر ازدواج موقت است.

امیدواریم تا دیر نشده مسئولین امر برای این مشکل چاره اندیشی کنند.

  • ۹۴/۱۱/۱۲
  • من پرس فارسی

رامین مهرآیینی

زندگی مجردی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی