وبلاگ سربازان غایب – پیشتر مطالبی تحت عناوین ” چقدر مشمول غایب داریم ؟ و کاهش موالید و اثر آن بر سربازی ” نوشته بودم و آمارهای ثبت احوال در خصوص موالید ذکور و تغییرات آن طی ۴ دهه و آنچه که این تغییرات میتواند بر مقوله خدمت وظیفه عمومی تاثیر بگذارد ، منتها این تاثیر را نمیتوان بک سویه فرض کرد و قطعا قانون سربازی هم بر سایر موضوعات اجتماعی تاثیرات خود را دارد ، اینکه آیا کدام بخش از سیاستهای دولت جهت افزایش و کنترل جمعیت صحیح و یا ناصحیح بوده قابل بررسی میباشد ولی آنچه به نظر میرسد اشکال کار برمیگردد به اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ که نسلی را در کشور دچار بحران کرد که تا کنون ادامه دار میباشد و این بحران به شکل باری خواهد بود در دهه های آینده ، انفجار جمعیتی که در کشور روی داد سبب شد موالید کشور از حدود ۱٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر در سال ۵۷ به ۲٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر در سال ۵۹ برسد ، این ۷۰ درصد افزایش جمعیت در شرایطی روی داد که کشور در آستانه شروع جنگی ۸ ساله بود که امکان مدیریت و افزایش سرمایه گذاری کشور را برای متولدین اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ سخت میکرد ، ۷۰ درصد افزایش نیاز هم چیز اندکی نیست و کمبودها برای آن نسل نمایان بود ، مدرسه ها با کلاس های پر جمعیت و چند شیفته ، عدم دسترسی کافی به مراکز آموزشی و تربیتی و فرهنگی لازم همه مواردی بودند که بر دوران کودکی و نوجوانی نسلی اثر گذاردند ، این وضعیت از نیمه دوم دهه ۶۰ بهبود پیدا کرد و در دهه ۷۰ ادامه یافت تا جایی که موالبد سال ۸۰ به کمتر از نصف موالید در سال ۵۹ رسید ، آن هم در شرایطی که جمعیت کشور در آن سال نزدیک به دو برابر جمعیت کشور در سال ۵۹ بود ، حال ممکن است عنوان شود که جمعیت کمتر فرزندان امکان تربیت بهتر و هزینه سهل تر برای فرزند را فراهم می آورد ، البته درست است ولی موضوع آنجا است که این فرزندان باری را بعدها بایست به دوش بکشند که در توان آنها نیست ، افرادی که اکنون در دهه چهارم زندگی خود هستند ، ۲ یا ۳ دهه دیگر بازنشست محسوب میشوند و نیاز است جامعه هزینه هایی را درباره آنها تقبل کند ، اکنون جمعیت فعال کشور که در سنین ۲۰ تا ۶۰ هستند چندین برابر جمعیت افراد بالای ۶۰ سال میباشد ولی حقیفتا ۳۵ سال آینده چنین چیزی نخواهد بود و شاید جمعیت بالای ۶۰ سال با جمعیت بین ۲۰ تا ۶۰ سال کشور همسنگی نماید و در نظر بگیرید که نیمی از جمعیت را زنان تشکیل میدهند که عموما غیر شاغل هستند و این یعنی اینکه جمعیت فعال و شاغل بین ۲۰ تا ۶۰ سال کشور مسئول تلاش برای جمعیتی چندین برابر خود خواهد بود ، فلذا کنترل جمعیت در شرایط کنونی میتواند آسیبهای جدی طی ۲ یا ۳ دهه آینده به کشور وارد کند ، در حقیقت این سرمایه گذاری برای تربیت انسان است که اگر نشود اتلاف سرمایه خواهد بود ، البته اگر انفجار جمعیتی ۳ دهه قبل را نداشتیم شاید نیاز چندانی اکنون به پرداختن به مقوله جمعیت نبود ، توجه باید کرد که هدف تناسب جمعیت است و نه داشتن جمعیت زیاد ، اکنون از تناسب خارج شده ایم ، چاره ای نیست که به آن برگردیم ولی این موضوع میبایست از جنبه های مختلف بررسی شود و معضلات پیش روی آن مرتفع شود ، یکی از مهمترین موضوعات نسل کنونی هستند که میبایست پدران و مادران نسل آینده باشند ، این نسل همان موالید ۳ دهه قبل هستند که همواره به علت جمعیت زیادشان از امکانات موجود در زمان خودشان کمتر بهره برده بودند ، حتی در موضوعی نظیر قانون سربازی که مازاد نیرو طی یک دهه مطرح بود باز این نسل مورد ظلم واقع شد ، و مسئولین با تغییر قوانین مشکلات بسیاری را برای جوانان ایجاد کردند و از طرفی چون نیاز کشور به این همه سرباز نبود ، اینبار افزایش چشمگیری را در مشمولین غایب در کشور داشتیم و حالا یک دهه دیگر گذشته است و اکنون متولدین ۳۰ سال قبل درگیر بسیاری از معضلات هستند ، بسیاری کار ندارند ، بسیاری تخصص ندارند و بسیاری دیگر فضای ایجاد اشتغال برای خود و دیگران را ندارند ، از آن جمله مشمولین غایب میباشند ، جمعیتی که در محدوده ۲۰ درصد از متولدین ذکور براورد میشود و این موضوعی کوچک نیست ، به جمعیتی که اکنون باید فعال باشد میگوییم فعال نباش و بعد از ۲۰ سال سربار باش ، ممکن است به زبان نگوییم ولی عملا برایشان راه دیگری قرار نداده ایم ، اگر جوان ۳۰ ساله در محرومیت باشد به هر حال از توانش بصورت بهینه نمیتواند استفاده نماید ، نمیتواند هزینه برای خودش و خانواده اش انجام دهد ، بسیاری اگر هم ازدواج کنند یا فرزند دار نمیشوند و یا تنها دارای یک فرزند و نتیجه میشود کاهش جمعیت ، در واقع بسیاری از محرومیت ها نظیر فشار بر مشمولین غایب بالای ۳۰ سال تنها برای آنها نیست بلکه برای کشور میباشد ، اگر قصد ایجاد تناسب جمعیتی در کشور است راهی جز این نیست که به جوانان پرداخت ، اینکه دولت وام بدهد به عده ای یا امتیاز برای فرزند دار شدن بگذارد راهکار نیست ، این میشود نهایتا صرف منابع کشور که بیشتر آن تلف میشود ، راهکار این است که ببینیم کجا سنگ انداخته ایم آنها را برداریم ، مشمولین غایب بالای ۳۰ سال به سربازی نمیروند ، نظام وظیفه هم به آنها نیاز ندارد ، قانون آنها را محروم کرده ، محرومیت هم تنها کشور و این مشمولین را متعاذی میکند و هیچ اثر خیری ندارد ، آیا راحتتر اصلاح قانونی است که هزینه ندارد و تازه هزینه ها را کم تر هم میکند یا اینکه برای حل مشکل تنها کارهای تبلیغی کنیم و بی فایده ، توجه شود وقتی میخواهیم تناسب ایجاد کنیم باید راه تناسب را برویم ، اگر بگوییم به هر بچه که دنیا بیاید ۵ میلیون میدهیم ممکن است در برخی دهات و نقاط محروم تشویقی باشد ولی برای شهرنشین ها نباشد ، یعنی اسبابی خواهد بود برای افزایش جمعیت در خانواده های فقیر که این میشود باز رفتن به سوی ساختار جمعیتی غیر متناسب. به هر حال امید است با درایت و هماهنگی بهتر شاهد حل موضوعات اجتماعی مرتبط باشیم.