مطلب زیر به بیان چکیده ای ناقص از سه کتاب اجتماعی روانشناسی پرداخته است. در این سه چکیده نکات فراوانی از تفاوت های مردان با زنان را شاهد خواهید بود.
خلاصه ی کتاب چرا مردها دروغ می گوییند و زنها گریه میکنند:
۱٫بدترین احساس بعد از ازدواج ، این است که مرد حس کند که با مادرش زندگی میکند (یعنی دائما میخواهد مواظب او باشد و او را تربیت کند ) و زن بهنظرش برسد با یک پسر نابالغ و شیطان سر و کله میزند (یعنی هر چیزی را که به او تذکر میدهد انجام نمیدهد ).
۲٫ راه جلوگیری از نق زدن :
بیشتر از فاعل من بهجای تو استفاده کنید چون کلمهی تو حالت تدافعی ایجاد میکند.
۳٫بیان همدردی با یک مرد هنگامی که مشکل لاینحلی دارد ؛ تحقیرکننده است. ولی همدردی و همدلی ، به زن آرامش میدهد.
۴٫مردان نمیخواهند بدانند تلویزیون چه برنامهای دارد بلکه میخواهند بدانند چه برنامهی دیگری دارد !
۵٫چرا مردها توقف نمیکنند تا مسیر را بپرسند؟ مردها حس جهتیابی و درک فضای بهتری از زنها دارند و سالها این مهارت ، یک امتیاز برایشان محسوب میشده است بنابراین پرسیدن نشانی ، اقرار به ضعف است (مردها آهن بیشتری در سمت راست مغزشان دارند بنابراین شمال را بهتر تشخیص میدهند) .
فکر میکنید چرا باید ۴ میلیون اسپرم به جانب یک تخمک حرکتکنند تا یکی از آنها به تخمک برسد؟ دلیلش این است که هیچکدام مسیر را نمیپرسند!
۶٫هیچ مردی بیش از ۳۰ دقیقه حوصله خرید کردن را ندارد (در بهترین حالت)
۷٫چرا مردها عادتهای زشت مثل آروغ زدن ، ور رفتن با بدنشان و . . . دارند ؟ چون مردان توجهی به جزئیات ندارند ؛ عادات زشت خودشان و حتی زنان را نمیبینند یا اهمیتی به آن نمیدهند.
۸٫چرا مردان از تعریف کردن لطیفههای زشت لذت میبرند؟ چون خندیدن باعث آرامش و کاهش استرس در آنان میشود (کاری که زنان با گریه انجام میدهند) ضمنا بسیاری از مسائل خصوصی که مردان بر خلاف زنان با یکدیگر مطرح نمیکنند؛ در لطیفههای بیادبانه بیان میشود.
۹٫باجخواهی عاطفی (وادار کردن کسی به انجام کاری بهوسیلهی فشار عاطفی و احساسی مثل گریه یا قهر) اگرچه در کوتاه مدت باعث رسیدن به مقصود میشود ولی در بلند مدت یک رابطهی سالم را نابود میکند.
۱۰٫برای زن حجم و اندازهی کاری که مرد برای او انجام میدهد مهم نیست تناوب و تکرار مهم است.
۱۱٫مرد نصیحت شنیدن و توصیه شدن از سوی زن را به حساب آن میگذارد که کارش اشتباه است و زنش با او اعتماد ندارد.
۱۲٫زنها میتوانند چند کار را با هم انجام دهند چون ارتباط دو قسمت مغزشان قویتر است به همین دلیل تصادفات مردان هنگام صحبت با موبایل دو برابر زنهاست . ولی مردها بهتر میتوانند روی یک کار تمرکز کنند به همین خاطر بهترین متخصصان هر رشتهای معمولا مردها هستند.
۱۳٫هم مردها و زنها مبالغه میکنند اما تفاوت آنها در این است که مردها درباره حقایق و اطلاعات مبالغه میکنند و زنها درباره احساسات و عواطفشان به مبالغه حرف میزنند.
۱۴٫زبان تن (حالتهای چهره و بدن) : شرایط احساسی و عاطفی زن را مشخص میکند و ۶۰ تا ۸۰ درصد اثرگذاری و اثربخشی مکالمات زنان را رقم میزند .
۱۵٫مردها قیافه را به مغز و درایت زن ترجیح میدهند زیرا مردها بیشتر از فکر کردن ، میبینند!
۱۶٫زنها نمیتوانند با مردها بجنگند ،باید قلقشان را بهدست بیاورند!
۱۷٫در درون هر پیری ، جوانی وجود دارد که نمیداند چه شد که اینگونه زود گذشت .
۱۸٫ ۷۰ تا ۸۰ درصد مردها در همهجا میگویند که مهمترین جنبه زندگیشان کارشان بوده است . اما ۷۰ تا ۸۰ درصد زنها میگویند که مؤفقیت را در خانواده خود جستجو میکنند.
۱۹٫ زندگی کردن با یک مرد بازنشسته ، معمولا یکی از بزرگترین معضلاتی است که زنها با آن روبرو میشوند .
۲۰٫ استرسی که بازنشستگی برای مردها ایجاد میکند ؛ بهخاطر از دست دادن شغل نیست ؛ مسئله از دست دادن هویت است ؛ ترس از بیمصرف و بیاهمیت بودن است.
خلاصه ی کتاب : چرا مردان به حرف زنان گوش نمی کنند چرا زنان زیاد حرف میزنند و بد پارک میکنند
۱٫تفاوت با تساوی حقوق در تضاد نیست. منظور از تساوی حقوق، آزادی برای انجام کاری است که برای آن ساخته شدهایم و تفاوت این است که زن و مرد برای کار یکسان ساخته نشدهاند.
۲٫زنان و مردان با یکدیگر فرق میکنند؛ نه بهترند و نه بدتر، بلکه متفاوتند.
۳٫شناختن جنس مخالف یک امتیاز بزرگ است.
۴٫زنان خیلی سریع میفهمند که کسی غمگین یا ناراحت است ولی مردان تا کسی گریه نکند و ناراحتی خود را بیان نکند؛ ناراحتی او را نمیفهمد. این اصطلاحاً درک زنانه است که برای انجام وظایف مادری و خانهداری در زن تکامل پیدا کردهاست.
۵٫زنان توانائی تجسم فضائی کمتری دارند؛ بنابراین موقع پارک کردن ماشین اغلب با مشکل مواجه شده و به در و دیوار میزنند.
۶٫چون مردان در نور کم دید بهتری از زنان دارند و همچنین تجسم فضائی و تخمین فاصلهشان با خودروهای دیگر را راحتتر انجام میدهند؛ بهتر است مردان در شب و زنان در روز رانندگی کنند.
۷٫مغز مردان برای آن که جزئیات را ببینند و بشنوند تنظیم نشده است.
۸٫ناز و نوازش در کودکان اثر معجزهآسائی دارد و کمک میکند که از نظر جسمی و روحی سالمتر باشند و در بزرگسالی خشونت و پرخاشگری کمتری بروز دهند. ناز و نوازش و تماس پوستی در بزرگسالان ( مخصوصاً زنان ) نیز اثر آرامکنندهای دارد.
۹٫اگر بخواهیم زنان به ما نمرهی بهتری بدهند؛ باید آنان را بهطور مرتب و بهاندازه کافی نوازش کنیم ( چنگ زدن و فشار زیاد از حد پوست، اثر معکوس دارد ). همچنین اگر بخواهیم از نظر روانی کودکانی سالم داشته باشیم؛ باید همیشه و مرتب آنان را ناز و نوازش کنیم.
۱۰٫زنان معلمان زبان خوبی هستند و مردان جهتیابهای بهتری هستند.
۱۱٫برای این که دو سمت مغز زنان همزمان فعال است؛ برای آنان تشخیص سمت چپ و راست مشکلتر از مردان است.
۱۲٫زنان خانهدار امروزی در مورد حرف زدن مشکل بیشتری دارند چون زنان نسل قبل دور و برشان شلوغ بود ( خانوادههای بزرگ یا زنان همسایه و بچههای زیاد ) و حرفهایشان تخلیه میشد ولی زنان خانهدار امروز با همسایههایشان ارتباط کمتری دارند ( چون شاغلند یا ارتباطها کمتر شده ) و خانواده کوچک شده است؛ بنابراین مرد به تنهائی از پس شنیدن این همه حرف برنمیآید.
۱۳٫در انگلستان در سال ۱۹۹۸ ، ۱/۹۹ درصد کارمندان دفتری و منشیها زنان بودهاند؛ چون منشیگری شغلی است که باید چند وظیفه را همزمان پیگیری کنند.
۱۴٫زنان موقع گوش دادن، احساساتشان را در چهرهشان نشان میدهند در صورتیکه مردان چون این احساسات را علناً بروز نمیدهند برای زنان بیاحساس جلوه میکنند. از سوی دیگر زنان در نظر مردان کم ظرفیت و دمدمیمزاج بهنظر میرسند.
۱۵٫زنان توانائی خوبی برای درک تصویری- فضائی خوبی ندارند ( برای پیدا کردن نقشه یا هدفگیری ). زیرا آنان به ندرت مجبور بودند چیز دیگری غیر از مردان را شکار کنند!
۱۶٫مغز زنان برای آموزش بهتر تخصص یافته است تا مغز مردان، زیرا در زنان توانائی ایجاد ارتباط انسانی بهتر رشد کرده است.
۱۷٫زنان در هیچ کاری کوتاهی نکردهاند غیر از این که شبیه مردان نشدهاند. کسانی که فکر میکنند زنان در جامعه به موفقیتی نرسیدهاند، موفقیت را با مقیاسهای مردانه سنجیدهاند.
۱۸٫در گروههای دختران همدلی بیشتر است و رتبهبندی و سردسته ندارند. اما در گروههای پسرانه، همه قصد برتری بر دیگران را دارند و معمولاً علاوه بر سردسته، افراد گروه هم، هر کدام رتبه و جایگاه خود را دارند و فرد جدید تا قبل از اینکه جایش در سلسله مراتب گروه مشخص گردد، پذیرفته نمیشود.
۱۹٫دختران با کسی که مشکل و نقص عضوی دارد مهربان هستند ولی پسرها چنین کودکی را به نحوی تحریم کرده و اذیت میکنند. اگر به یک دختر چهار ساله یک خرس عروسکی یا یک اسباببازی بدهیم آن را به بهترین دوست خود تبدیل میکند؛ ولی یک پسر دل و رودهی اسباببازی را بیرون میریزد که ببیند چطور کار میکند.
۲۰٫پسران رقابت میکنند و دختران همکاری.
۲۱٫دختران راحتتر با هم صمیمی میشوند و درد دل میکنند ولی پسران این کار را به ندرت انجام میدهند. چون هر پسری برای پسر دیگر بالاخره در یک زمینهای رقیب محسوب میشود که باید تا حدی از او برحذر باشد.
۲۲٫زن وقتی از مرد میخواهد برای کاری ( پیدا کردن راه، تعمیر وسیلهای و . . ) از کسی کمک بگیرد مرد این چنین برداشت میکند که زن میگوید: « تو عرضهی انجام آن کار را نداری، یک مرد دیگر را میآورم تا آن را انجام دهد. » در حالیکه زن در واقع قصد کمک کردن به مرد را دارد و میخواهد او کمتر اذیت شود.
۲۳٫مرد به هیچ اشتباهی اعتراف نمیکند؛ زیرا میترسد که زن دیگر او را دوست نداشته باشد. واقعیت این است که وقتی مرد به اشتباه خود اعتراف میکند زن بسیار بیشتر از قبل او را دوست دارد.
۲۴٫ابراز احساسات برای مردان به معنای ضعف است.
۲۵٫مردان طاقت هیچ انتقادی را ندارند برای همین ترجیح میدهند با دختران باکره ازدواج کنند.( مبادا در ذهن زن، با مرد دیگری مقایسه شوند. )
۲۶٫مادران نباید پسران را وادار به گفتگوی چهره به چهره کنند؛ چون این کار را دوست ندارند. بلکه اگر بتوانند موقعی که کاری را با هم انجام میدهند ( مثل بازی رایانهای نقاشی و . . . ) با هم صحبت کنند نتیجهی بهتری میگیرند.
۲۷٫برای زنان خرید کردن مثل حرف زدن است، اصلاً لازم نیست دلیل خاصی داشته باشد یا دنبال چیز خاصی بگردند.
۲۸٫علائم عاشقی مثل تپش قلب، عرق کردن دستها، افزایش حرارت بدن، بزرگ شدن مردمک چشم و دلشوره در اثر افزایش ترشح مواد شیمیائی مثل فنیلاتیلآمین و آدرنالین در خون است. همچنین اندروفین که سیستم ایمنی بدن را تحریک میکند.
۲۹٫هورمون جنسی استروژن در زنان باعث احساس رضایت، آرامش و تقویت حافظه میشود.
۳۰٫هورمون پروژسترون در زنان باعث ایجاد احساس مادری میگردد. حتی دیدن یک کودک یا چیزی که مثل خرس عروسکی گرد و قلمبه است و حالت تپل مپل دارد (شبیه اندام یک کودک)؛ باعث افزایش ترشح پروژسترون در زنان میشود.
۳۱٫زنان بلوند ( موطلائی ) معمولاً استروژن بیشتری در بدنشان ترشح میشود و توانائی بارداری بیشتری دارند. به همین علت بهطور غریزی مردان بیشتری را جذب میکنند.
۳۲٫در فرهنگ غرب معمولاً زنان بلوند را احمق میدانند. دلیل علمی این امر میزان بیشتر استروژن در خون این زنان است که باعث میشود قابلیت تفکرات مردانه مثل تجسم فضائی و درک ریاضی و منطق کمتری داشته باشند.
۳۳٫با بالا رفتن سن و زایمان در زنان، میزان استروژن کمتری تولید میگردد که باعث تیره شدن موهای زنان بلوند میگردد. معمولاً از سی سالگی به بالا بلوند طبیعی کمتری دیده میشود.
۳۴٫درد پیش از عادت ماهانه ( PMS ) در زنان امروزی که کمتر حامله میشوند، مشکل بزرگی است که باعث نوسان حالات روحی در آنان میگردد.
۳۵٫بعد از یائسگی تولید استروژن کاهش مییابد و تستوسترونی که در خون وجود دارد فرصت بروز پیدا میکند. به همین دلیل زنان وقتی به ۴۵ تا ۵۰ سالگی میرسند، پرابهتتر و مطمئنتر ظاهر میشوند و اضطراب بیشتری پیدا میکند.
۳۶٫زنان باید از حسابداران چپدست، طاس، ریشو، باصدای کلفت، که همزمان نقشهی خیابان میخوانند و عطسه میکنند، دوری کنند. ( نشانههای ترشح زیاد تستوسترون و احتمالاً خشونت زیاد )!
۳۷٫همانطور که در بین حیوانات آنهائی که تستوسترون بیشتری دارند به دیگران تسلط دارند، در انسانها نیز در هر شغلی، آنانی که تستوسترون بیشتری در خونشان ترشح میشود افراد شاخصتر و موفقتری هستند. بهعبارت دیگر از سوئی تستوسترون باعث افزایش توانائی و از سوی دیگر توانائیها سبب افزایش تستوسترون میگردد.
۳۸٫میزان زیاد تستوسترون، موجب برتری مردان در درک ریاضی و تجسم فضائی میشود.
۳۹٫در سنین باروری زنان چربی کمتری در ناحیه شکم دارند؛ به خاطر اینکه چربی زیاد در این ناحیه از فعالیت تخمدانها میکاهد. ولی مردان چون تخمدان ندارند، معمولاً در قسمت شکم چاق میشوند.
۴۰٫هیپوتالاموس زنان کوچکتر از مردان است و تستوسترون کمتری هم در خونشان است تا هیپوتالاموس را به فعالیت بیشتر تحریک کند. بنابراین میل جنسی ضعیفتری هم دارند و این طبیعی است چون زنان برای پرورش فرزند ( چه در درون و چه در بیرون بدن ) به آرامش بیشتری نیاز دارد و اگر اینگونه نبود، مادران خوبی نبودند.
۴۱٫هر چه سطح سواد بالاتر باشد روابط جنسی کمتر است. همچنین مردانی که کار بیشتری انجام میدهند نیز روابطشان کمتر است. بهطور کلی میل به رابطه جنسی با تولید تستوسترون بدن رابطه مستقیم دارد. مثلاً در طلوع آفتاب در مرد به بیشترین مقدار میرسد.
۴۲٫خروس اگر چه میتواند در هر روز جفتگیریهای متعددی انجام دهد؛ اما با یک مرغ فقط ۵ بار در روز میتواند جفتگیری کند و دفعهی ششم انگیزهاش را از دست میدهد. اما در مقابل مرغ دیگر، باز هم هیجان زده میشود. این حالت که به آن روش خروس میگویند در مورد قوچ و میش هم وجود دارد. در مورد جنس نر گونهی انسان ( مرد ) نیز متأسفانه کموبیش این تنوعطلبی دیده میشود.
۴۳٫ یکی از روشهای ارضای این تنوعطلبی ( که جزء ذات مرد است ) تغییر در ظاهر زن مثل آرایش، رنگ مو، لباس و مخصوصاً لباس زیر است. اما اغلب زنان پوشیدن لباسهای زیر متنوع و تحریک کننده را خلاف شأن انسانی خود میدانند.
۴۴٫در کشورهای غربی همیشه نزدیک سالنو مردانی را میبینیم که در قسمت پوشاک فروشگاهها به دنبال لباس تحریکآمیز برای زنانشان میگردند. در ژانویه ( چند روز بعد ) میتوان زنان را در همان فروشگاهها در صف تعویض کالاهای خریداری شده، دید. آنان گله میکنند که: « این به شخصیت من نمیخورد. همسرم میخواهد من مثل یک بدکاره لباس بپوشم! ».
۴۵٫کسانی که مقدار تستوسترون بیشتری در خونشان دارند، تمایلشان به کسب قدرت نیز زیادتر است ، مثل اکثر سیاستمداران. این افراد میل جنسی بیشتری هم دارند و جالب اینجاست که جامعه از آنها توقع وفاداری بیشتری نسبت به خانواده دارد. این تضاد است که گاهی سبب رسوائیهای مثل ماجرای کلینتون و مونیکا لوینسکی میشود.
۴۶٫در کشورهای غربی مسابقات ملکهی زیبائی تماشگران بیشماری دارد. چون اندام زنان برای مردان ( و حتی زنان ) توجهبرانگیز است. ولی مسابقات زیبائی اندام مردان، مخاطب چندانی ندارد و بهندرت از تلویزیون پخش میشود. چون جذابیت یک مرد، اصولاً وابسته به مهارت و توانائی جسمی او است، نه شکل اندامش.
۴۷٫اگر مرد زن جذابی را در حضور همسرش دید باید نقطه ضعفی از او بگیرد و همسرش را برتر از او و شایستهتر برای تعریف بداند تا حسادت زن تحریک نشود. وقتی مرد در حضور فرد دیگری ( به خصوص دوستان همسرش ) جرأت بیابد از همسرش اینگونه تمجید کند؛ میتواند مطمئن باشد که روزی پاداش خود را میگیرد.
۴۸٫برای مردان، رابطهی جنسی مقدمهی عشق است و برای زنان، عشق مقدمهی رابطهی جنسی؛ و این تقدم و تأخر باعث اختلاف بین زن و شوهرها میشود.
۴۹٫مردی که از نظر جنسی تحت فشار است معمولاً بداخلاق و ایرادگیر میشود. اما پس از ارضاء میتواند بسیار خوشاخلاق و پر احساس باشد ولی این چیزی است که زن قبل از رابطه به آن نیاز دارد.
۵۰٫مردان در اوج مشکلات به رابطهی جنسی میاندیشند و پس از آن توانائیشان برای حل مشکلات بهبود مییابد. اما زنان از اینکه شوهرانشان از آنان به عنوان قرص آرامشبخش استفاده کنند، ناراحت میشوند و آن را یک سوءاستفاده میدانند.
۵۱٫مردان نمیتوانند در حین رابطه جنسی حرف بزنند، چون علاوه بر سمت راست مغز، باید سمت چپ مغزشان هم فعال شود. دراینحال، حتی حرف زدن زنان هم میتواند تمرکز مرد را بههم بزند و احساس بدی در او بهوجود بیاورد.
۵۲٫چون مغز زن در حین رابطهی جنسی بهطور متمرکز عمل نمیکند و محیط اطراف را زیر نظر دارد؛ در هر محیطی و بدون آرامش کافی نمیتواند تن به این کار دهد. درصورت پیشنهاد مرد در زمان و مکان نامناسب ( از نظر زن ) یک دعوای حسابی راه میافتد.
۵۳٫چیزهائی که مردان را تحریک میکند در عرف جامعه ناپسند است و به ابتذال، شهوتپرستی و خوی حیوانی تعبیر میشود. اما چیزهائی که زنان را تحریک میکند ( فضاهای رمانتیک و کلمات عاشقانه ) مورد تجلیل و تأیید قرار میگیرد. این دستهبندیهای نابخردانه اثر مثبتی ندارد و باعث ایجاد یأس، خشم و سرخوردگی در مردان میشود؛ در نتیجه زنان نیز به خواستههای خود نمیرسند.
۵۴٫فرهنگ و رسانههای غربی به زنان القا میکنند زنان بهطور طبیعی باید هوسانگیز و اغواگر باشند. اما واقعیت غیر از این است. به همین دلیل بعضی زنان فکر میکنند سردمزاج و غیرطبیعی هستند؛ در صورتیکه میل جنسی زنان، اصولاً بسیار کمتر از مردان است.
۵۵٫رابطهی جنسی پاداشی است که زنان برای ازدواج میپردازند و ازدواج پاداشی است که مردان برای رابطهی جنسی میپردازند.
۵۶٫تکهمسری سیستمی است که روی زنان اثر مثبتی دارد. چون این احساس را در آنان بهوجود میآورد که چیزی خاص و زنی منحصر به فرد برای یک مرد هستند؛ بنابراین رابطهی جنسی خوشایندتری خواهند داشت.
۵۷٫اگرچه اکثر مردان فکر میکنند که در ازدواج کلاه سرشان رفته است و مردان مجرد بیشتر خوش میگذرانند؛ ولی آمار نشان میدهد که حتی در جوامعی که رابطه آزاد زن و مرد شایع است، مردان متأهل رابطهی جنسی بیشتری از مردان مجرد دارند.
۵۸٫مرحلهی اول عشق تمایل شدید است که بر اساس جذابیت جسمی و غیرکلامی شکل میگیرد و دو طرف یکدیگر را ( اکثراً بر اساس ظاهر ) پیدا میکنند و به هم دل میبندند.
۵۹٫مرحلهی دوم عشق شیفتگی است که عاشق و معشوق فقط صفات مثبت یکدیگر را میبینند و تأثیر هورمونها در بدنشان آنقدر قوی است که جز به وصال به چیز دیگری نمیاندیشند. این کلکی است که طبیعت میزند تا هرچه زودتر نسل آینده تشکیل گردد.
۶۰٫شیفتگی فقط احساس گذرائی است که بهطور متوسط بین ۳ تا ۱۲ ماه طول میکشد. بعد از اینکه دوره به پایان رسید، تازه میفهمند که تمایلات جنسیشان کاملاً منطبق بر یکدیگر نیست.
۶۱٫مرحلهی سوم عشق تعلقخاطر است. در این مرحله چشمها باز میشود و اختلافات را میبینند. اما با بهوجود آمدن پیوند مشترک سعی میکنند با هم هماهنگ شوند. این مرحله معمولاً اینقدر طول میکشد تا کودکان مشترکشان را بزرگ کنند.
۶۲٫مرحلهی اول عشق ( تمایل شدید ) میتواند چند ساعت، چند روز و یا چند هفته طول بکشد. مرحله شیفتگی که قبل از مرحلهی تعلقخاطر است بهطور متوسط ۳ تا ۱۲ ماه طول میکشد. بعد از آن کمکم تأثیرات هورمون کاهش مییابد و دو طرف تفاوتها و احیاناً نقطهضعفهای همدیگر را میبینند. این اختلافات میتواند به تدریج به فاجعه تبدیل شود. بنابراین قبل از اینکه به این مرحله برسیم باید عاقلانه زمینه را برای یک رابطهی بلندمدت مساعد کنیم.
۶۳٫میگویند عشق انسان را کور میکند. این مسئله در مورد مردان بیشتر از زنان مصداق دارد. در شروع یک رابطه، مرد شدیداً تحت تأثیر هورمونهای بدن مخصوصاً تستوسترون است و معمولاً جز به رابطهی جنسی به چیز دیگری فکر نمیکند. اما زن کمتر تحت تأثیر هورمون قرار میگیرد و از همان ابتدا به مرد، بهعنوان همسر ایدهآل و پدر فرزندانش نگاه میکند. گرچه این دلیلی بر درست بودن قطعی انتخابش نیست.
۶۴٫زنان میتوانند سریعاً مراحل عشق را طی کنند و به تعلق خاطر برسند. بنابراین گفتن جملهی دوستت دارم برای آنها آسانتر است. ولی مردان میتوانند سالها در این مراحل سرگردان بمانند تا وقتی که بفهمند آیا کسی را از ته دل دوست دارند یا نه؟
۶۵٫بیش از ۹۰٪ تمام رسوائیهای عشقی ( خیانت ) در مردان دیده میشود و بیش از ۸۰٪ این رابطهها از سوی زنان پایان میپذیرد.
۶۶٫برای مردان رابطهی جنسی و عشق میتواند کاملاً مجزّا باشد. یعنی مرد امکان دارد یک نفر را واقعاً دوست داشته باشد؛ ولی رابطهاش با فرد دیگری را هم حفظ کند. اما برای زنان، عشق و رابطهی جنسی نمیتواند از هم تفکیک شود.
۶۷٫مردانی که به همسرشان خیانت میکنند، معمولاً از نظر جنسی احساس کمبود میکنند؛ ولی در زنان غالباً خلأ عاطفی باعث خیانت میشود.
چند راهنمائی برای رمانتیک بودن:
۶۸٫برایش گل طبیعی بخرید. گل طبیعی گرچه زود پژمرده میشود؛ اما باعث میگردد مرد بتواند با خریدن گل تازه، یکبار دیگر به عشقش نسبت به زن طراوت ببخشد.
۶۹٫برایش شکلات و نوشیدنی بخرید. کاکائو روی مغز زن اثر خاصی دارد که باعث حس سرخوشی میشود.
۷۰٫بخش اعظم اضطراب در روابط، به این تفکر غلط برمیگردد که زنان و مردان برابر هستند و الویتبندی نیاز و آرزوهای یکسانی دارند.
خلاصه ای از کتاب مردان مریخی زنان ونوسی
۱٫مورد نیاز نبودن، مرگ تدریجی مرد را در پی دارد.
۲٫زن احساس همدردی همسرش را دوست دارد ولی مرد از احساس همدردی متنفر است.
۳٫مراقبت و نگرانی نشان دادن زن در مقابل شوهرش باعث میشود که مرد احساس کند همسرش به او اطمینان ندارد که این حس مادرانه ، انتظاری نیست که مرد از همسرش دارد.
۴٫مردها شبیه کِش هستند. زمانی خود را عقب میکشند و زمانی دیگر دوباره برمیگردند. بنابراین زنان نباید از بیاعتنائی همسرشان ناراحت شوند و حتی وقتی او در حال عقبنشینی است نباید برای نزدیک شدن به همسرشان زیاد تلاش کنند؛ چون اگر او نتواند به حد کافی عقبنشینی کند بسیار دیرتر برمیگردد. ( یا ممکن است هرگز بر نگردد! )
۵٫عقب کشیدن مرد به علت نیاز به استقلال است . مرد خودبهخود میان نیاز به صمیمیت و نیاز به استقلال تاب میخورد.
۶٫اگر زن به هر روشی از عقبنشینی مرد جلوگیری کند یا در او احساس گناه و ناخشنودی بوجود بیاورد؛ سیکل و چرخه عقبنشینی و اشتیاق مرد بههم میخورد و عشقش از بین میرود. یا به یک مرد منفعل تبدیل میشود.
۷٫زنانی که وضع مالی خوبی دارند بیشتر از زندگی دلخورند ؛ چون همسرانشان اصلا با آنها همدردی نمیکنند و میگویند :«تو که همه چیز داری دیگر چه دردی داری. » ولی شوهرانی که مشکل مالی دارند؛ چون خود را مقصر میدانند؛ بیشتر از همسرشان دلجوئی کرده و به درد دلهای او گوش میدهند. و . . همان جمله معروف پول خوشبختی نمیآورد!!
۸٫زن به علاقه و مرد به اعتماد نیاز دارد. یعنی زن نیاز دارد که احساس کند همسرش به او علاقه دارد و از هر وسیلهای برای ابراز آن استفاده میکند. مرد نیاز دارد که حس کند همسرش به او اعتماد دارد که او تمام توانش را برای زندگی بهکار گرفته است و میتواند او را به خوشبختی برساند.
۹٫زن نیازمند درک است. ( اینکه همسرش به حرفهای او گوش میدهد و احساسات او برایش اهمیت دارد. ) و مرد نیازمند پذیرش است. ( اینکه همسرش او را همانطور که هست؛ میپذیرد و تلاش نمیکند او را اصلاح کند.)
۱۰٫رمز و راز نیرو بخشیدن به مرد آن است که هیچگاه سعی نکنید در صدد تغییر و یا اصلاح او برآیید.
۱۱٫وقتی زنی سعی در اصلاح همسرش دارد ؛ مرد فکر میکند او مرد ایدهآل همسرش نیست و زن میخواهد او را به فرد دیگری تبدیل کند.
۱۲٫چون زن نیاز به مورد توجه بودن و درک شدن دارد؛ فکر میکند که همسرش هم همین نیاز را دارد. بنابراین سعی میکند به همسرش زیاد توجه کند. اما مرد این توجه را ناشی از عدم اعتماد همسر نسبت به خود میداند.
۱۳٫نیاز اساسی مرد آن است که همسرش به او اعتماد داشته باشد؛ نه اینکه از او مراقبت نماید.
( خب الان یه سوال : اگه رفتیم مسافرت نصفه شب هم که احتمال تصادف زیاده خواست رانندگی رو ادامه بده من چی کار کنم؟؟! اگه بگم نریم جلو تر که میگه به من اعتماد نداری! اگه خودم بخوابم و بگم نه من بهت اعتماد دارم که اونم خوابش میبره میریم تو دره! اگه خودمم بیدار بمونم که نمیشه چون آدم دیگه چقد بیدار میتونه بمونه؟ )
۱۴٫مرد از راه گوش دادن به سخنان همسرش ( البته بدون ناراحتی و عصبانیت ) میتواند اکثر نیازهای عاطفی او را برطرف کند.
۱۵٫بیشتر زن شوهرها وقتی دربارهی موضوعی با یکدیگر جر و بحث میکنند؛ پس از مدت کوتاهی، جر وبحث آنها نه دربارهی آن موضوع ، بلکه دربارهی نحوهای که با هم به جر و بحث پرداختهاند ؛ بالا میگیرد.
۱۶٫معمولا در هر جر و بحث، نظرات ما موجب ناراحتی طرف مقابل نمیشود؛ بلکه نحوهی بیان آن است که مشکلساز میگردد.
۱۷٫بیشتر مردها، تشنهی موفقیتهای بزرگ و بزرگترند؛ چون تصور میکنند که در آن صورت بیشتر شایستهی عشق و محبت هستند. اما با این کارشان از خانواده غافل میشوند. در صورتیکه کارهای کوچک اما مکرر، احساس رضایت بیشتری در زن ایجاد میکند. زن باید با تقدیر از کارهای کوچکی که مرد انجام میدهد؛ اهمیت کارهای جزئی را به او نشان دهد.
۱۸٫اگر زن از شوهرش درخواستی دارد، باید صریحا بگوید. چون برای مردها کمک کردن به کسی، قبل از درخواست او بیادبی است.
۱۹٫اگر مردی در حال انجام کاری است؛ همان کار را از او درخواست نکنید. حتی در خواست انجام کار دیگری در آن زمان هم، میتواند او را عصبانی کند.
۲۰٫کلمات « آیا ممکنه » ، « آیا میشود » در مورد درخواست از یک مرد، اثر مثبت و جادوئی در روحیه او دارد. اما کلمهی « آیا میتوانی » اثر منفی دارد.
۲۱٫برخلاف تصور زنان، اگر مرد با انجام کاری، حس کند در حق زن لطف میکند، پررو نمیشود! بلکه اعتماد بهنفس پیدا میکند و محبتش بیشتر میگردد.
۲۲٫ اگر مردها احساس کنند که اختیار رد درخواستی را دارند؛ بیشتر تمایل پیدا میکنند که به درخواستهای همسرشان پاسخ مثبت دهند.
۲۳٫ وقتی زنی از شوهرش درخواست کمک میکند؛ و از اینکه او پاسخ منفی میدهد، ناراحت نمیشود و او را طرد نمیکند؛ مرد این موضوع را از یاد نخواهد برد و بار دیگر، با اشتیاق بیشتری به او خدمت و کمک خواهد کرد. بنابراین وقتی زن درخواستی میکند و مرد جواب رد میدهد؛ اما زن ناراحت نمیشود؛ امتیاز مهمی از شوهرش میگیرد.
۲۴٫ اگر مردی در مقابل درخواست همسرش غرغر کرد؛ احتمالاً نشانهی خوبی است که مرد میخواهد آن کار را انجام دهد. به شرطی که زن هیچ عکسالعملی نشان ندهد و سکوت کند. هرگونه واکنش منفی میتواند این برگ برنده را ، به شروع یک جر و بحث تبدیل کند. البته اگر با وجود غرغر ، مرد درخواست را انجام داد؛ تشکر زن، میتواند اثر معجزهآسائی داشته باشد.
از وبلاگ یکی بود یکی نبود.
خلاصه ی کتاب چرا مردها دروغ می گوییند و زنها گریه میکنند:
۱٫بدترین احساس بعد از ازدواج ، این است که مرد حس کند که با مادرش زندگی میکند (یعنی دائما میخواهد مواظب او باشد و او را تربیت کند ) و زن بهنظرش برسد با یک پسر نابالغ و شیطان سر و کله میزند (یعنی هر چیزی را که به او تذکر میدهد انجام نمیدهد ).
۲٫ راه جلوگیری از نق زدن :
بیشتر از فاعل من بهجای تو استفاده کنید چون کلمهی تو حالت تدافعی ایجاد میکند.
۳٫بیان همدردی با یک مرد هنگامی که مشکل لاینحلی دارد ؛ تحقیرکننده است. ولی همدردی و همدلی ، به زن آرامش میدهد.
۴٫مردان نمیخواهند بدانند تلویزیون چه برنامهای دارد بلکه میخواهند بدانند چه برنامهی دیگری دارد !
۵٫چرا مردها توقف نمیکنند تا مسیر را بپرسند؟ مردها حس جهتیابی و درک فضای بهتری از زنها دارند و سالها این مهارت ، یک امتیاز برایشان محسوب میشده است بنابراین پرسیدن نشانی ، اقرار به ضعف است (مردها آهن بیشتری در سمت راست مغزشان دارند بنابراین شمال را بهتر تشخیص میدهند) .
فکر میکنید چرا باید ۴ میلیون اسپرم به جانب یک تخمک حرکتکنند تا یکی از آنها به تخمک برسد؟ دلیلش این است که هیچکدام مسیر را نمیپرسند!
۶٫هیچ مردی بیش از ۳۰ دقیقه حوصله خرید کردن را ندارد (در بهترین حالت)
۷٫چرا مردها عادتهای زشت مثل آروغ زدن ، ور رفتن با بدنشان و . . . دارند ؟ چون مردان توجهی به جزئیات ندارند ؛ عادات زشت خودشان و حتی زنان را نمیبینند یا اهمیتی به آن نمیدهند.
۸٫چرا مردان از تعریف کردن لطیفههای زشت لذت میبرند؟ چون خندیدن باعث آرامش و کاهش استرس در آنان میشود (کاری که زنان با گریه انجام میدهند) ضمنا بسیاری از مسائل خصوصی که مردان بر خلاف زنان با یکدیگر مطرح نمیکنند؛ در لطیفههای بیادبانه بیان میشود.
۹٫باجخواهی عاطفی (وادار کردن کسی به انجام کاری بهوسیلهی فشار عاطفی و احساسی مثل گریه یا قهر) اگرچه در کوتاه مدت باعث رسیدن به مقصود میشود ولی در بلند مدت یک رابطهی سالم را نابود میکند.
۱۰٫برای زن حجم و اندازهی کاری که مرد برای او انجام میدهد مهم نیست تناوب و تکرار مهم است.
۱۱٫مرد نصیحت شنیدن و توصیه شدن از سوی زن را به حساب آن میگذارد که کارش اشتباه است و زنش با او اعتماد ندارد.
۱۲٫زنها میتوانند چند کار را با هم انجام دهند چون ارتباط دو قسمت مغزشان قویتر است به همین دلیل تصادفات مردان هنگام صحبت با موبایل دو برابر زنهاست . ولی مردها بهتر میتوانند روی یک کار تمرکز کنند به همین خاطر بهترین متخصصان هر رشتهای معمولا مردها هستند.
۱۳٫هم مردها و زنها مبالغه میکنند اما تفاوت آنها در این است که مردها درباره حقایق و اطلاعات مبالغه میکنند و زنها درباره احساسات و عواطفشان به مبالغه حرف میزنند.
۱۴٫زبان تن (حالتهای چهره و بدن) : شرایط احساسی و عاطفی زن را مشخص میکند و ۶۰ تا ۸۰ درصد اثرگذاری و اثربخشی مکالمات زنان را رقم میزند .
۱۵٫مردها قیافه را به مغز و درایت زن ترجیح میدهند زیرا مردها بیشتر از فکر کردن ، میبینند!
۱۶٫زنها نمیتوانند با مردها بجنگند ،باید قلقشان را بهدست بیاورند!
۱۷٫در درون هر پیری ، جوانی وجود دارد که نمیداند چه شد که اینگونه زود گذشت .
۱۸٫ ۷۰ تا ۸۰ درصد مردها در همهجا میگویند که مهمترین جنبه زندگیشان کارشان بوده است . اما ۷۰ تا ۸۰ درصد زنها میگویند که مؤفقیت را در خانواده خود جستجو میکنند.
۱۹٫ زندگی کردن با یک مرد بازنشسته ، معمولا یکی از بزرگترین معضلاتی است که زنها با آن روبرو میشوند .
۲۰٫ استرسی که بازنشستگی برای مردها ایجاد میکند ؛ بهخاطر از دست دادن شغل نیست ؛ مسئله از دست دادن هویت است ؛ ترس از بیمصرف و بیاهمیت بودن است.
خلاصه ی کتاب : چرا مردان به حرف زنان گوش نمی کنند چرا زنان زیاد حرف میزنند و بد پارک میکنند
۱٫تفاوت با تساوی حقوق در تضاد نیست. منظور از تساوی حقوق، آزادی برای انجام کاری است که برای آن ساخته شدهایم و تفاوت این است که زن و مرد برای کار یکسان ساخته نشدهاند.
۲٫زنان و مردان با یکدیگر فرق میکنند؛ نه بهترند و نه بدتر، بلکه متفاوتند.
۳٫شناختن جنس مخالف یک امتیاز بزرگ است.
۴٫زنان خیلی سریع میفهمند که کسی غمگین یا ناراحت است ولی مردان تا کسی گریه نکند و ناراحتی خود را بیان نکند؛ ناراحتی او را نمیفهمد. این اصطلاحاً درک زنانه است که برای انجام وظایف مادری و خانهداری در زن تکامل پیدا کردهاست.
۵٫زنان توانائی تجسم فضائی کمتری دارند؛ بنابراین موقع پارک کردن ماشین اغلب با مشکل مواجه شده و به در و دیوار میزنند.
۶٫چون مردان در نور کم دید بهتری از زنان دارند و همچنین تجسم فضائی و تخمین فاصلهشان با خودروهای دیگر را راحتتر انجام میدهند؛ بهتر است مردان در شب و زنان در روز رانندگی کنند.
۷٫مغز مردان برای آن که جزئیات را ببینند و بشنوند تنظیم نشده است.
۸٫ناز و نوازش در کودکان اثر معجزهآسائی دارد و کمک میکند که از نظر جسمی و روحی سالمتر باشند و در بزرگسالی خشونت و پرخاشگری کمتری بروز دهند. ناز و نوازش و تماس پوستی در بزرگسالان ( مخصوصاً زنان ) نیز اثر آرامکنندهای دارد.
۹٫اگر بخواهیم زنان به ما نمرهی بهتری بدهند؛ باید آنان را بهطور مرتب و بهاندازه کافی نوازش کنیم ( چنگ زدن و فشار زیاد از حد پوست، اثر معکوس دارد ). همچنین اگر بخواهیم از نظر روانی کودکانی سالم داشته باشیم؛ باید همیشه و مرتب آنان را ناز و نوازش کنیم.
۱۰٫زنان معلمان زبان خوبی هستند و مردان جهتیابهای بهتری هستند.
۱۱٫برای این که دو سمت مغز زنان همزمان فعال است؛ برای آنان تشخیص سمت چپ و راست مشکلتر از مردان است.
۱۲٫زنان خانهدار امروزی در مورد حرف زدن مشکل بیشتری دارند چون زنان نسل قبل دور و برشان شلوغ بود ( خانوادههای بزرگ یا زنان همسایه و بچههای زیاد ) و حرفهایشان تخلیه میشد ولی زنان خانهدار امروز با همسایههایشان ارتباط کمتری دارند ( چون شاغلند یا ارتباطها کمتر شده ) و خانواده کوچک شده است؛ بنابراین مرد به تنهائی از پس شنیدن این همه حرف برنمیآید.
۱۳٫در انگلستان در سال ۱۹۹۸ ، ۱/۹۹ درصد کارمندان دفتری و منشیها زنان بودهاند؛ چون منشیگری شغلی است که باید چند وظیفه را همزمان پیگیری کنند.
۱۴٫زنان موقع گوش دادن، احساساتشان را در چهرهشان نشان میدهند در صورتیکه مردان چون این احساسات را علناً بروز نمیدهند برای زنان بیاحساس جلوه میکنند. از سوی دیگر زنان در نظر مردان کم ظرفیت و دمدمیمزاج بهنظر میرسند.
۱۵٫زنان توانائی خوبی برای درک تصویری- فضائی خوبی ندارند ( برای پیدا کردن نقشه یا هدفگیری ). زیرا آنان به ندرت مجبور بودند چیز دیگری غیر از مردان را شکار کنند!
۱۶٫مغز زنان برای آموزش بهتر تخصص یافته است تا مغز مردان، زیرا در زنان توانائی ایجاد ارتباط انسانی بهتر رشد کرده است.
۱۷٫زنان در هیچ کاری کوتاهی نکردهاند غیر از این که شبیه مردان نشدهاند. کسانی که فکر میکنند زنان در جامعه به موفقیتی نرسیدهاند، موفقیت را با مقیاسهای مردانه سنجیدهاند.
۱۸٫در گروههای دختران همدلی بیشتر است و رتبهبندی و سردسته ندارند. اما در گروههای پسرانه، همه قصد برتری بر دیگران را دارند و معمولاً علاوه بر سردسته، افراد گروه هم، هر کدام رتبه و جایگاه خود را دارند و فرد جدید تا قبل از اینکه جایش در سلسله مراتب گروه مشخص گردد، پذیرفته نمیشود.
۱۹٫دختران با کسی که مشکل و نقص عضوی دارد مهربان هستند ولی پسرها چنین کودکی را به نحوی تحریم کرده و اذیت میکنند. اگر به یک دختر چهار ساله یک خرس عروسکی یا یک اسباببازی بدهیم آن را به بهترین دوست خود تبدیل میکند؛ ولی یک پسر دل و رودهی اسباببازی را بیرون میریزد که ببیند چطور کار میکند.
۲۰٫پسران رقابت میکنند و دختران همکاری.
۲۱٫دختران راحتتر با هم صمیمی میشوند و درد دل میکنند ولی پسران این کار را به ندرت انجام میدهند. چون هر پسری برای پسر دیگر بالاخره در یک زمینهای رقیب محسوب میشود که باید تا حدی از او برحذر باشد.
۲۲٫زن وقتی از مرد میخواهد برای کاری ( پیدا کردن راه، تعمیر وسیلهای و . . ) از کسی کمک بگیرد مرد این چنین برداشت میکند که زن میگوید: « تو عرضهی انجام آن کار را نداری، یک مرد دیگر را میآورم تا آن را انجام دهد. » در حالیکه زن در واقع قصد کمک کردن به مرد را دارد و میخواهد او کمتر اذیت شود.
۲۳٫مرد به هیچ اشتباهی اعتراف نمیکند؛ زیرا میترسد که زن دیگر او را دوست نداشته باشد. واقعیت این است که وقتی مرد به اشتباه خود اعتراف میکند زن بسیار بیشتر از قبل او را دوست دارد.
۲۴٫ابراز احساسات برای مردان به معنای ضعف است.
۲۵٫مردان طاقت هیچ انتقادی را ندارند برای همین ترجیح میدهند با دختران باکره ازدواج کنند.( مبادا در ذهن زن، با مرد دیگری مقایسه شوند. )
۲۶٫مادران نباید پسران را وادار به گفتگوی چهره به چهره کنند؛ چون این کار را دوست ندارند. بلکه اگر بتوانند موقعی که کاری را با هم انجام میدهند ( مثل بازی رایانهای نقاشی و . . . ) با هم صحبت کنند نتیجهی بهتری میگیرند.
۲۷٫برای زنان خرید کردن مثل حرف زدن است، اصلاً لازم نیست دلیل خاصی داشته باشد یا دنبال چیز خاصی بگردند.
۲۸٫علائم عاشقی مثل تپش قلب، عرق کردن دستها، افزایش حرارت بدن، بزرگ شدن مردمک چشم و دلشوره در اثر افزایش ترشح مواد شیمیائی مثل فنیلاتیلآمین و آدرنالین در خون است. همچنین اندروفین که سیستم ایمنی بدن را تحریک میکند.
۲۹٫هورمون جنسی استروژن در زنان باعث احساس رضایت، آرامش و تقویت حافظه میشود.
۳۰٫هورمون پروژسترون در زنان باعث ایجاد احساس مادری میگردد. حتی دیدن یک کودک یا چیزی که مثل خرس عروسکی گرد و قلمبه است و حالت تپل مپل دارد (شبیه اندام یک کودک)؛ باعث افزایش ترشح پروژسترون در زنان میشود.
۳۱٫زنان بلوند ( موطلائی ) معمولاً استروژن بیشتری در بدنشان ترشح میشود و توانائی بارداری بیشتری دارند. به همین علت بهطور غریزی مردان بیشتری را جذب میکنند.
۳۲٫در فرهنگ غرب معمولاً زنان بلوند را احمق میدانند. دلیل علمی این امر میزان بیشتر استروژن در خون این زنان است که باعث میشود قابلیت تفکرات مردانه مثل تجسم فضائی و درک ریاضی و منطق کمتری داشته باشند.
۳۳٫با بالا رفتن سن و زایمان در زنان، میزان استروژن کمتری تولید میگردد که باعث تیره شدن موهای زنان بلوند میگردد. معمولاً از سی سالگی به بالا بلوند طبیعی کمتری دیده میشود.
۳۴٫درد پیش از عادت ماهانه ( PMS ) در زنان امروزی که کمتر حامله میشوند، مشکل بزرگی است که باعث نوسان حالات روحی در آنان میگردد.
۳۵٫بعد از یائسگی تولید استروژن کاهش مییابد و تستوسترونی که در خون وجود دارد فرصت بروز پیدا میکند. به همین دلیل زنان وقتی به ۴۵ تا ۵۰ سالگی میرسند، پرابهتتر و مطمئنتر ظاهر میشوند و اضطراب بیشتری پیدا میکند.
۳۶٫زنان باید از حسابداران چپدست، طاس، ریشو، باصدای کلفت، که همزمان نقشهی خیابان میخوانند و عطسه میکنند، دوری کنند. ( نشانههای ترشح زیاد تستوسترون و احتمالاً خشونت زیاد )!
۳۷٫همانطور که در بین حیوانات آنهائی که تستوسترون بیشتری دارند به دیگران تسلط دارند، در انسانها نیز در هر شغلی، آنانی که تستوسترون بیشتری در خونشان ترشح میشود افراد شاخصتر و موفقتری هستند. بهعبارت دیگر از سوئی تستوسترون باعث افزایش توانائی و از سوی دیگر توانائیها سبب افزایش تستوسترون میگردد.
۳۸٫میزان زیاد تستوسترون، موجب برتری مردان در درک ریاضی و تجسم فضائی میشود.
۳۹٫در سنین باروری زنان چربی کمتری در ناحیه شکم دارند؛ به خاطر اینکه چربی زیاد در این ناحیه از فعالیت تخمدانها میکاهد. ولی مردان چون تخمدان ندارند، معمولاً در قسمت شکم چاق میشوند.
۴۰٫هیپوتالاموس زنان کوچکتر از مردان است و تستوسترون کمتری هم در خونشان است تا هیپوتالاموس را به فعالیت بیشتر تحریک کند. بنابراین میل جنسی ضعیفتری هم دارند و این طبیعی است چون زنان برای پرورش فرزند ( چه در درون و چه در بیرون بدن ) به آرامش بیشتری نیاز دارد و اگر اینگونه نبود، مادران خوبی نبودند.
۴۱٫هر چه سطح سواد بالاتر باشد روابط جنسی کمتر است. همچنین مردانی که کار بیشتری انجام میدهند نیز روابطشان کمتر است. بهطور کلی میل به رابطه جنسی با تولید تستوسترون بدن رابطه مستقیم دارد. مثلاً در طلوع آفتاب در مرد به بیشترین مقدار میرسد.
۴۲٫خروس اگر چه میتواند در هر روز جفتگیریهای متعددی انجام دهد؛ اما با یک مرغ فقط ۵ بار در روز میتواند جفتگیری کند و دفعهی ششم انگیزهاش را از دست میدهد. اما در مقابل مرغ دیگر، باز هم هیجان زده میشود. این حالت که به آن روش خروس میگویند در مورد قوچ و میش هم وجود دارد. در مورد جنس نر گونهی انسان ( مرد ) نیز متأسفانه کموبیش این تنوعطلبی دیده میشود.
۴۳٫ یکی از روشهای ارضای این تنوعطلبی ( که جزء ذات مرد است ) تغییر در ظاهر زن مثل آرایش، رنگ مو، لباس و مخصوصاً لباس زیر است. اما اغلب زنان پوشیدن لباسهای زیر متنوع و تحریک کننده را خلاف شأن انسانی خود میدانند.
۴۴٫در کشورهای غربی همیشه نزدیک سالنو مردانی را میبینیم که در قسمت پوشاک فروشگاهها به دنبال لباس تحریکآمیز برای زنانشان میگردند. در ژانویه ( چند روز بعد ) میتوان زنان را در همان فروشگاهها در صف تعویض کالاهای خریداری شده، دید. آنان گله میکنند که: « این به شخصیت من نمیخورد. همسرم میخواهد من مثل یک بدکاره لباس بپوشم! ».
۴۵٫کسانی که مقدار تستوسترون بیشتری در خونشان دارند، تمایلشان به کسب قدرت نیز زیادتر است ، مثل اکثر سیاستمداران. این افراد میل جنسی بیشتری هم دارند و جالب اینجاست که جامعه از آنها توقع وفاداری بیشتری نسبت به خانواده دارد. این تضاد است که گاهی سبب رسوائیهای مثل ماجرای کلینتون و مونیکا لوینسکی میشود.
۴۶٫در کشورهای غربی مسابقات ملکهی زیبائی تماشگران بیشماری دارد. چون اندام زنان برای مردان ( و حتی زنان ) توجهبرانگیز است. ولی مسابقات زیبائی اندام مردان، مخاطب چندانی ندارد و بهندرت از تلویزیون پخش میشود. چون جذابیت یک مرد، اصولاً وابسته به مهارت و توانائی جسمی او است، نه شکل اندامش.
۴۷٫اگر مرد زن جذابی را در حضور همسرش دید باید نقطه ضعفی از او بگیرد و همسرش را برتر از او و شایستهتر برای تعریف بداند تا حسادت زن تحریک نشود. وقتی مرد در حضور فرد دیگری ( به خصوص دوستان همسرش ) جرأت بیابد از همسرش اینگونه تمجید کند؛ میتواند مطمئن باشد که روزی پاداش خود را میگیرد.
۴۸٫برای مردان، رابطهی جنسی مقدمهی عشق است و برای زنان، عشق مقدمهی رابطهی جنسی؛ و این تقدم و تأخر باعث اختلاف بین زن و شوهرها میشود.
۴۹٫مردی که از نظر جنسی تحت فشار است معمولاً بداخلاق و ایرادگیر میشود. اما پس از ارضاء میتواند بسیار خوشاخلاق و پر احساس باشد ولی این چیزی است که زن قبل از رابطه به آن نیاز دارد.
۵۰٫مردان در اوج مشکلات به رابطهی جنسی میاندیشند و پس از آن توانائیشان برای حل مشکلات بهبود مییابد. اما زنان از اینکه شوهرانشان از آنان به عنوان قرص آرامشبخش استفاده کنند، ناراحت میشوند و آن را یک سوءاستفاده میدانند.
۵۱٫مردان نمیتوانند در حین رابطه جنسی حرف بزنند، چون علاوه بر سمت راست مغز، باید سمت چپ مغزشان هم فعال شود. دراینحال، حتی حرف زدن زنان هم میتواند تمرکز مرد را بههم بزند و احساس بدی در او بهوجود بیاورد.
۵۲٫چون مغز زن در حین رابطهی جنسی بهطور متمرکز عمل نمیکند و محیط اطراف را زیر نظر دارد؛ در هر محیطی و بدون آرامش کافی نمیتواند تن به این کار دهد. درصورت پیشنهاد مرد در زمان و مکان نامناسب ( از نظر زن ) یک دعوای حسابی راه میافتد.
۵۳٫چیزهائی که مردان را تحریک میکند در عرف جامعه ناپسند است و به ابتذال، شهوتپرستی و خوی حیوانی تعبیر میشود. اما چیزهائی که زنان را تحریک میکند ( فضاهای رمانتیک و کلمات عاشقانه ) مورد تجلیل و تأیید قرار میگیرد. این دستهبندیهای نابخردانه اثر مثبتی ندارد و باعث ایجاد یأس، خشم و سرخوردگی در مردان میشود؛ در نتیجه زنان نیز به خواستههای خود نمیرسند.
۵۴٫فرهنگ و رسانههای غربی به زنان القا میکنند زنان بهطور طبیعی باید هوسانگیز و اغواگر باشند. اما واقعیت غیر از این است. به همین دلیل بعضی زنان فکر میکنند سردمزاج و غیرطبیعی هستند؛ در صورتیکه میل جنسی زنان، اصولاً بسیار کمتر از مردان است.
۵۵٫رابطهی جنسی پاداشی است که زنان برای ازدواج میپردازند و ازدواج پاداشی است که مردان برای رابطهی جنسی میپردازند.
۵۶٫تکهمسری سیستمی است که روی زنان اثر مثبتی دارد. چون این احساس را در آنان بهوجود میآورد که چیزی خاص و زنی منحصر به فرد برای یک مرد هستند؛ بنابراین رابطهی جنسی خوشایندتری خواهند داشت.
۵۷٫اگرچه اکثر مردان فکر میکنند که در ازدواج کلاه سرشان رفته است و مردان مجرد بیشتر خوش میگذرانند؛ ولی آمار نشان میدهد که حتی در جوامعی که رابطه آزاد زن و مرد شایع است، مردان متأهل رابطهی جنسی بیشتری از مردان مجرد دارند.
۵۸٫مرحلهی اول عشق تمایل شدید است که بر اساس جذابیت جسمی و غیرکلامی شکل میگیرد و دو طرف یکدیگر را ( اکثراً بر اساس ظاهر ) پیدا میکنند و به هم دل میبندند.
۵۹٫مرحلهی دوم عشق شیفتگی است که عاشق و معشوق فقط صفات مثبت یکدیگر را میبینند و تأثیر هورمونها در بدنشان آنقدر قوی است که جز به وصال به چیز دیگری نمیاندیشند. این کلکی است که طبیعت میزند تا هرچه زودتر نسل آینده تشکیل گردد.
۶۰٫شیفتگی فقط احساس گذرائی است که بهطور متوسط بین ۳ تا ۱۲ ماه طول میکشد. بعد از اینکه دوره به پایان رسید، تازه میفهمند که تمایلات جنسیشان کاملاً منطبق بر یکدیگر نیست.
۶۱٫مرحلهی سوم عشق تعلقخاطر است. در این مرحله چشمها باز میشود و اختلافات را میبینند. اما با بهوجود آمدن پیوند مشترک سعی میکنند با هم هماهنگ شوند. این مرحله معمولاً اینقدر طول میکشد تا کودکان مشترکشان را بزرگ کنند.
۶۲٫مرحلهی اول عشق ( تمایل شدید ) میتواند چند ساعت، چند روز و یا چند هفته طول بکشد. مرحله شیفتگی که قبل از مرحلهی تعلقخاطر است بهطور متوسط ۳ تا ۱۲ ماه طول میکشد. بعد از آن کمکم تأثیرات هورمون کاهش مییابد و دو طرف تفاوتها و احیاناً نقطهضعفهای همدیگر را میبینند. این اختلافات میتواند به تدریج به فاجعه تبدیل شود. بنابراین قبل از اینکه به این مرحله برسیم باید عاقلانه زمینه را برای یک رابطهی بلندمدت مساعد کنیم.
۶۳٫میگویند عشق انسان را کور میکند. این مسئله در مورد مردان بیشتر از زنان مصداق دارد. در شروع یک رابطه، مرد شدیداً تحت تأثیر هورمونهای بدن مخصوصاً تستوسترون است و معمولاً جز به رابطهی جنسی به چیز دیگری فکر نمیکند. اما زن کمتر تحت تأثیر هورمون قرار میگیرد و از همان ابتدا به مرد، بهعنوان همسر ایدهآل و پدر فرزندانش نگاه میکند. گرچه این دلیلی بر درست بودن قطعی انتخابش نیست.
۶۴٫زنان میتوانند سریعاً مراحل عشق را طی کنند و به تعلق خاطر برسند. بنابراین گفتن جملهی دوستت دارم برای آنها آسانتر است. ولی مردان میتوانند سالها در این مراحل سرگردان بمانند تا وقتی که بفهمند آیا کسی را از ته دل دوست دارند یا نه؟
۶۵٫بیش از ۹۰٪ تمام رسوائیهای عشقی ( خیانت ) در مردان دیده میشود و بیش از ۸۰٪ این رابطهها از سوی زنان پایان میپذیرد.
۶۶٫برای مردان رابطهی جنسی و عشق میتواند کاملاً مجزّا باشد. یعنی مرد امکان دارد یک نفر را واقعاً دوست داشته باشد؛ ولی رابطهاش با فرد دیگری را هم حفظ کند. اما برای زنان، عشق و رابطهی جنسی نمیتواند از هم تفکیک شود.
۶۷٫مردانی که به همسرشان خیانت میکنند، معمولاً از نظر جنسی احساس کمبود میکنند؛ ولی در زنان غالباً خلأ عاطفی باعث خیانت میشود.
چند راهنمائی برای رمانتیک بودن:
۶۸٫برایش گل طبیعی بخرید. گل طبیعی گرچه زود پژمرده میشود؛ اما باعث میگردد مرد بتواند با خریدن گل تازه، یکبار دیگر به عشقش نسبت به زن طراوت ببخشد.
۶۹٫برایش شکلات و نوشیدنی بخرید. کاکائو روی مغز زن اثر خاصی دارد که باعث حس سرخوشی میشود.
۷۰٫بخش اعظم اضطراب در روابط، به این تفکر غلط برمیگردد که زنان و مردان برابر هستند و الویتبندی نیاز و آرزوهای یکسانی دارند.
خلاصه ای از کتاب مردان مریخی زنان ونوسی
۱٫مورد نیاز نبودن، مرگ تدریجی مرد را در پی دارد.
۲٫زن احساس همدردی همسرش را دوست دارد ولی مرد از احساس همدردی متنفر است.
۳٫مراقبت و نگرانی نشان دادن زن در مقابل شوهرش باعث میشود که مرد احساس کند همسرش به او اطمینان ندارد که این حس مادرانه ، انتظاری نیست که مرد از همسرش دارد.
۴٫مردها شبیه کِش هستند. زمانی خود را عقب میکشند و زمانی دیگر دوباره برمیگردند. بنابراین زنان نباید از بیاعتنائی همسرشان ناراحت شوند و حتی وقتی او در حال عقبنشینی است نباید برای نزدیک شدن به همسرشان زیاد تلاش کنند؛ چون اگر او نتواند به حد کافی عقبنشینی کند بسیار دیرتر برمیگردد. ( یا ممکن است هرگز بر نگردد! )
۵٫عقب کشیدن مرد به علت نیاز به استقلال است . مرد خودبهخود میان نیاز به صمیمیت و نیاز به استقلال تاب میخورد.
۶٫اگر زن به هر روشی از عقبنشینی مرد جلوگیری کند یا در او احساس گناه و ناخشنودی بوجود بیاورد؛ سیکل و چرخه عقبنشینی و اشتیاق مرد بههم میخورد و عشقش از بین میرود. یا به یک مرد منفعل تبدیل میشود.
۷٫زنانی که وضع مالی خوبی دارند بیشتر از زندگی دلخورند ؛ چون همسرانشان اصلا با آنها همدردی نمیکنند و میگویند :«تو که همه چیز داری دیگر چه دردی داری. » ولی شوهرانی که مشکل مالی دارند؛ چون خود را مقصر میدانند؛ بیشتر از همسرشان دلجوئی کرده و به درد دلهای او گوش میدهند. و . . همان جمله معروف پول خوشبختی نمیآورد!!
۸٫زن به علاقه و مرد به اعتماد نیاز دارد. یعنی زن نیاز دارد که احساس کند همسرش به او علاقه دارد و از هر وسیلهای برای ابراز آن استفاده میکند. مرد نیاز دارد که حس کند همسرش به او اعتماد دارد که او تمام توانش را برای زندگی بهکار گرفته است و میتواند او را به خوشبختی برساند.
۹٫زن نیازمند درک است. ( اینکه همسرش به حرفهای او گوش میدهد و احساسات او برایش اهمیت دارد. ) و مرد نیازمند پذیرش است. ( اینکه همسرش او را همانطور که هست؛ میپذیرد و تلاش نمیکند او را اصلاح کند.)
۱۰٫رمز و راز نیرو بخشیدن به مرد آن است که هیچگاه سعی نکنید در صدد تغییر و یا اصلاح او برآیید.
۱۱٫وقتی زنی سعی در اصلاح همسرش دارد ؛ مرد فکر میکند او مرد ایدهآل همسرش نیست و زن میخواهد او را به فرد دیگری تبدیل کند.
۱۲٫چون زن نیاز به مورد توجه بودن و درک شدن دارد؛ فکر میکند که همسرش هم همین نیاز را دارد. بنابراین سعی میکند به همسرش زیاد توجه کند. اما مرد این توجه را ناشی از عدم اعتماد همسر نسبت به خود میداند.
۱۳٫نیاز اساسی مرد آن است که همسرش به او اعتماد داشته باشد؛ نه اینکه از او مراقبت نماید.
( خب الان یه سوال : اگه رفتیم مسافرت نصفه شب هم که احتمال تصادف زیاده خواست رانندگی رو ادامه بده من چی کار کنم؟؟! اگه بگم نریم جلو تر که میگه به من اعتماد نداری! اگه خودم بخوابم و بگم نه من بهت اعتماد دارم که اونم خوابش میبره میریم تو دره! اگه خودمم بیدار بمونم که نمیشه چون آدم دیگه چقد بیدار میتونه بمونه؟ )
۱۴٫مرد از راه گوش دادن به سخنان همسرش ( البته بدون ناراحتی و عصبانیت ) میتواند اکثر نیازهای عاطفی او را برطرف کند.
۱۵٫بیشتر زن شوهرها وقتی دربارهی موضوعی با یکدیگر جر و بحث میکنند؛ پس از مدت کوتاهی، جر وبحث آنها نه دربارهی آن موضوع ، بلکه دربارهی نحوهای که با هم به جر و بحث پرداختهاند ؛ بالا میگیرد.
۱۶٫معمولا در هر جر و بحث، نظرات ما موجب ناراحتی طرف مقابل نمیشود؛ بلکه نحوهی بیان آن است که مشکلساز میگردد.
۱۷٫بیشتر مردها، تشنهی موفقیتهای بزرگ و بزرگترند؛ چون تصور میکنند که در آن صورت بیشتر شایستهی عشق و محبت هستند. اما با این کارشان از خانواده غافل میشوند. در صورتیکه کارهای کوچک اما مکرر، احساس رضایت بیشتری در زن ایجاد میکند. زن باید با تقدیر از کارهای کوچکی که مرد انجام میدهد؛ اهمیت کارهای جزئی را به او نشان دهد.
۱۸٫اگر زن از شوهرش درخواستی دارد، باید صریحا بگوید. چون برای مردها کمک کردن به کسی، قبل از درخواست او بیادبی است.
۱۹٫اگر مردی در حال انجام کاری است؛ همان کار را از او درخواست نکنید. حتی در خواست انجام کار دیگری در آن زمان هم، میتواند او را عصبانی کند.
۲۰٫کلمات « آیا ممکنه » ، « آیا میشود » در مورد درخواست از یک مرد، اثر مثبت و جادوئی در روحیه او دارد. اما کلمهی « آیا میتوانی » اثر منفی دارد.
۲۱٫برخلاف تصور زنان، اگر مرد با انجام کاری، حس کند در حق زن لطف میکند، پررو نمیشود! بلکه اعتماد بهنفس پیدا میکند و محبتش بیشتر میگردد.
۲۲٫ اگر مردها احساس کنند که اختیار رد درخواستی را دارند؛ بیشتر تمایل پیدا میکنند که به درخواستهای همسرشان پاسخ مثبت دهند.
۲۳٫ وقتی زنی از شوهرش درخواست کمک میکند؛ و از اینکه او پاسخ منفی میدهد، ناراحت نمیشود و او را طرد نمیکند؛ مرد این موضوع را از یاد نخواهد برد و بار دیگر، با اشتیاق بیشتری به او خدمت و کمک خواهد کرد. بنابراین وقتی زن درخواستی میکند و مرد جواب رد میدهد؛ اما زن ناراحت نمیشود؛ امتیاز مهمی از شوهرش میگیرد.
۲۴٫ اگر مردی در مقابل درخواست همسرش غرغر کرد؛ احتمالاً نشانهی خوبی است که مرد میخواهد آن کار را انجام دهد. به شرطی که زن هیچ عکسالعملی نشان ندهد و سکوت کند. هرگونه واکنش منفی میتواند این برگ برنده را ، به شروع یک جر و بحث تبدیل کند. البته اگر با وجود غرغر ، مرد درخواست را انجام داد؛ تشکر زن، میتواند اثر معجزهآسائی داشته باشد.
از وبلاگ یکی بود یکی نبود.