تصویر زیر چند مطلب دیگر را نیز برای ما روشن می سازد:
۱- زنان حجم و مقدار بیشتری از یارانه دولتی که برای نظام آموزشی صرف می شود را تصاحب می کنند.
۲- برخی از رشته ها طی سال های اخیر کاملا زنانه شده اند. مثل مامایی.
۳- این آمار کلی است. بسیاری از پسران فرصت حضور در دانشگاه های دولتی را پیدا نمی کنند و از طریق دانشگاه های بی کیفیتی همچون «غیر انتفاعی» به کسب مدرک لیسانس می پردازند. همچنین بسیاری از پسران به دلایل مختلف (مثل مشغله کاری = طبق قانون پسران از سن ۱۸ سالگی موظف هستند خودشان هزینه شان را تامین کنند) از ادامه تحصیل سرباز می زنند و به دلایل فراوان موفق به کسب مدرک لیسانس نمی شوند. لذا تعداد پسران تحصیل کرده به مراتب کمتر از تعداد پسرانی است که موفق به ورود به مقطع کارشناسی می شوند. همچنین حجم و درصد تعداد پسرانی که در دانشگاه های روزانه تحصیل می نمایند نیز به دلایل فوق الذکر به مراتب کمتر از ۴۰ درصد است (یادم می آید وقتی دانشجو بودم، درصد حضور پسران در کلاس های ترم آخر کمتر از ۲۰ درصد بود و دختران بیش از ۸۰ و حتی در برخی کلاس ها بیش از ۹۰ درصد جلسه را تشکیل می دادند. در همایش های دانشجویی نیز این مسئله به خوبی مشهود است).
۴- پسران مجبور به گذراندن خدمت اجباری سربازی هستند. دو سال بردگی رایگان برای کشور! ولی دخترها از همین فرصت استفاده کرده و براحتی دانشگاه ها را تصاحب می نمایند و در نتیجه امروز بسیاری از کارمندان دستگاه های دولتی را زنان تشکیل می دهند.